«ابتدائی ترین شکل مالیات ستانی تحت عنوان بیگاری گرفته می شد و نام آنهایی که به عنوان بیگار به کار گرفته می شدند و نیز آنهایی که می مردند و یا می گریختند و همچنین جو و خرمائی که برای خوراک فراهم می گشت با دقت ثبت می شد ولی روش های نوین تبدیل آن ها را به نقد برای توانگرانی که می توانستند بپردازند اجازه میداد. در زمان داریوش تمام امپراطوری ایران به استثنای پارس مشمول پرداخت مالیات بودند و خراج ها و مالیات هایی که از طرف ملل شکست خورده وارد خزانه می شد البته متعادل بود»[۹]
باج ها و مالیات های حکومت هخامنشی بسیار فراوان بود. داریوش اول در تعرفه مالیاتی اصلاحاتی انجام داد که رسوم قبلی را شکست و در سراسر ایران مالیات یکسان برقرار نمود. در گذشته مالیات هر مکان با جاهای دیگر تفاوتی عظیم داشت و از این رو داریوش درصدد برآمد تا آن را ثبت و یکسان کند. ظاهراً گویا پیش از داریوش مالیات با برآورد مقدار محصول پیش از برداشت آن تعیین می گردید و این کار برای کشاورزان بس دشوار بود بنابرین داریوش میزان مالیات ثابت سالانه زمین را بر پایه میانگین محصول زمین برای هر یک از شهربانی ها و نیز معدل میزان محصول تعیین نمود.
«واژه مالیات در اصل baji در زبان فارسی باستان بوده و به گردآورنده مالیات bajikar میگفتند؛ در تقسیم بندی مالیاتی هترو hatruبه سازمانی گفته می شد که باج ها را گردآوری می کرد و مامور بلند
پایه ای به نام شکنو shakanu برآن ریاست داشت.»[۱۰]
در الواح هخامنشی بیشتر با مأموران و کارمندان مالیاتی با عنوان بزیکهره مواجه هستیم که به معنای دریافت کننده مالیات غله است و پس از آن با نام خراج گیر مواجه میشویم؛ این خراج گیرها تحت نظر کارمندان رده بالاتر خراج گله می گرفتند و پس از آن به عنوان گیرنده مالیات زمین برمی خوریم که کارکنان وصول مالیات جو، روغن، بز و گوسفند بوده اند.
در کنار مالیاتهایی که is-ba-zi نامیده می شده است اغلب به صورت حسابهایی مربوط به مالیاتهایی از نوع دیگر به نام کسور برخورد میکنیم؛ مقدار این نوع مالیات متغیر بوده که علاوه بر مالیات معمول دریافت می شده است. «نوعی مالیات دیگری بود که ربطی به مؤدیان مالیاتی نداشت بلکه از مالیاتهای جمع آوری شده برداشت می شد و از اقدامات اداری داخلی بود.»[۱۱]
«در زمان داریوش پس از ممیزی و ثبت دارایی املاک و تعیین مقدار مالیاتی که به هر کس تعلق می گرفت این اراضی را به واحدهای زراعی که پرسنگ نامیده می شد تقسیم میکردند و هر پرسنگ ملزم به پرداخت مبلغی معین در سال می گردید و آن به وسیله فرماندار جمع آوری و به خزانه فرستاده می شد. مالیاتهای وصولی در ساختمان مخصوصی که به گنج مرسوم بود نگهداری می شد و ریاست و اداره گنج خانه را فردی به نام مهشت گنجور بعهده داشت در این دوره موقوفات متعلق به معابد از پرداخت مالیات معاف بودند»[۱۲]پس از هجوم اسکندر مقدونی و فروپاشی امپراطوری هخامنشی سلسله سلوکیان در ایران بنا نهاده شد. در این دوره نیز رسیدگی مالیاتی به همان روش دوره هخامنشیان انجام می شده است هر چند تغییر جزئی در آن صورت گرفته بود. شهربانان سلوکی وظیفه داشتند که باج زمین را از مالکان بزرگ گردآوری کنند و این مالیات بر همان اساسی بود که داریوش بنا نهاده بوده و مبلغ مقطوعی به هر استان تعلق
می گرفت. در شهربانی ها باج مقرر را میان تقسیمات کوچکتر قلمرو استان سرشکن میکردند و مالیات سرانه نمی گرفتند. در این دوره نظام مالیاتی از قابلیت انعطاف پذیری بالایی برخوردار بود که قسمت اعظم آن از هخامنشیان به ارث برده شده است. مالیاتها و عوارض بر افراد، منازل، مزارع ، ولد، ازدواج، مرگ، باغات و چهارپایان تعلق می گرفت؛ تشکیلات بیت المال متمرکز شد ادارات ممیزی ها برقرارشد و نخستین مبانی آمارگیری شکل گرفت.
«در دوران ساسانیان نیز مالیات هر بلوگه را طبق میزان محصول آن بلوگ تقسیم میکردند و اگر کسی
نمی توانست خراج زمین خود را بپردازد و دیگری آن را می پرداخت آن زمین ازآن خراج دهنده می شد و دارنده سابق آن زمین هم به موجب وامی که داشت بنده خراج دهنده می گشت.»[۱۳]
در عهد ساسانی رسیدگی های مالیاتی توسط دبیران انجام می شد و این شغل یکی از مهمترین مشاغل بود که در رٲس آن مدیر مالیات قرار داشت که بر گروه هایی از محاسبان ، تحصیلداران مالیات و عمال ریاست می کرد.خسرو اول از معروفترین پادشاهان ساسانی پس از آرام کردن کشور اقدام به اصلاحاتی در زمینه اندازه گیری و مقدار مالیات نمود که در نتیجه این اصلاحات وصول مالیات به پول نقد صورت می گرفت و هر شهروند از بیست و دو سال تا پنجاه سال به استثنای نجبا و کارکنان دولت موظف به پرداخت مالیات بودند.
مبحث دوم- پیشینه تاریخی رسیدگی مالیاتی در ایران از اسلام تا دوره معاصر
پیامبر اسلام به فرمان خداوند دعوت خویش را در مکه آغاز کرد و پس از فتح مکه نخستین حکومت اسلامی بنیان گرفت. منابع درآمدی دولت اسلامی در ابتدای تشکیل عبارت بوده است از خمس، زکات غنایم جنگی و جزیه.«زکات مهمترین خراج جامعه اسلامی بدوی بوده است که تا پیش از هجرت پیامبر به مدینه اختیاری و پس از آن از سال دوم هجرت به مالیات واجب تبدیل شد که اگر پرداخت نمی شد به زور دریافت می گردید.»[۱۴]
جزیه نیز نخستین بار از یهودیان مدینه دریافت شد و نوعی مالیات سرانه بود که از غیرمسلمانان دریافت
می شد. با رحلت پیامبر ابوبکر به جانشینی برگزیده شد؛ شیوه ابوبکر همانند پیامبر در مورد بیت المال بدین صورت بود که هر مالی که می رسید بلافاصله آن را بین مسلمانان و افراد مستحق تقسیم می کرد. بیت المال ابوبکر عبارت از اطاقی بود که اموال به طور موقت و تا هنگام تقسیم در آنجا نگهداری می شد و کمتر اتفاق می افتاد که تقسیم اموال رسیده به روز دیگر موکول شود. در زمان خلیفه دوم نیز عمل مساحی، ثبت و ضبط دفاتر و وصول و ایصال مالیات در دست مأمورین محلی و رؤسای مذهبی بود که مطابق عرف جامعه عمل میکردند.