با جستجو در متون کسانی که درباره مصلحت، فقه و مقاصد شریعت سخن گفتهاند، دیده میشود که آن ها برای مقاصد شارع اقسامی ذکر کردهاند. نخستین بار این مسئله را جوینی در کتاب «البرهان فی اصول الفقه» مطرح کرد. جوینی که پس از شافعی و باقلانی از اصولیان شاخص در بین اهل سنت به شمار می رود، پس از بحث از احکام تعلیل پذیر و تعلیل ناپذیر آن ها را به پنج دسته تقسیم کرد:
۱٫ ضروریات: آن دسته از احکام فقهی است که سبب حفظ امور ضروری زندگی میشود، مانند قصاص.
۲٫ حاجیات: آن دسته از احکام فقهی است که نیازهای عمومی زندگی را تأمین میکند.
۳٫ تحسینیات: احکامی است که سبب آراستگی انسان به کرامتها و دوری از نقایص و پلیدیها میگردد، مانند احکام طهارت.
۴٫ کمالیات: احکام مستحب که از سه دسته قبل نیست.
۵٫ تعبدیات: احکامی است که فلسفه آن بر ما روشن نیست و چنین مواردی اندک است؛ زیرا اصل اولی آن است که مقاصد احکام شرع قابل فهم و دستیابی است (جوینی، ۱۴۰۰ق، ج۲، صص۹۱۳ـ۹۳۷). جوینی عبادات بدنی محض را از دسته پنجم میشمارد؛ زیرا نه مصلحتی را جلب و نه مفسدهای را دفع میکند. اما برای مثال نیز حکمتهایی بیان میکند، از جمله پرورش حس اطاعت و تجدید عهد بنده با پروردگارش و یادآوری آخرت. بنابرین همه احکام اجمالاً تعلیل پذیرند، جز تفصیلات برخی از احکام مانند تعداد رکعات نماز و تعیین ماه خاصی برای روزه؛ اگرچه حکمت اصل نماز و فواید روزه مشخص است، اما حکمت این تعداد خاص و این حرکات معین و این ماه مخصوص نامشخص است. پس از وی، غزالی در کتاب «المستصفی فی علم الاصول» به این مسئله پرداخته است. وی مصالح شریعت را در سه مرتبه قرار میدهد: ضروریات، حاجیات، تحسینیات و مقاصد خمسه را در ضروریات جای میدهد. این مقاصد اختصاص به شریعت اسلام ندارد و در همه شرایع یافت میشود و هیچ عاقلی آن ها را رد نمیکند و در هیچ آیینی مسکرات را حلال نمیشمارد. غزالی مقاصد را در المستصفی ذکر میکند و نتیجه میگیرد: «محال است که آیینی و شریعتی که در پی اصلاح خلق است، از این مقاصد تهی باشد. شرایع در تحریم کفر، قتل، زنا، سرقت و نوشیدن مسکرات، اختلافی ندارند» (غزالی، ۱۴۱۳ق، ج۱، صص۲۸۹و۲۹۰).
۲-۳- تاریخچه مقاصد
از همان آغاز نزول قرآن، مسلمانان متوجه مقاصد این دین حنیف و احکام آن شدند و می دیدند که قرآن کریم به صراحت هدف پیامبر را رحمت جهانی و مقصد نماز را بازداری از فحشا معرفی کردهاست.در واقع همین اشارات و تعلیمات دینی قرآنی بود که عالمان اسلامی را واداشت تا نظریه منسجم درباره مقاصد و اهداف شریعت ارائه دهند.(رضائی،۱۳۸۲،صص ۷۶و۷۷)
از قرن دوم برخی کوشیدندمقاصد شریعت را معین کنند.نخستین باراین مسئله را امام الحرمین جوینی(متوفای ۴۷۴ ه.ق) در کتاب البرهان فی اصول الفقه مطرح کرد.وی احکام فقه اسلامی را به پنج قسم تقسیم میکند. پس ازجوینی،غزالی(متوفای ۵۰۵ ه.ق)درکتاب المستصفی فی علم الاصول به این مسئله پرداخته است. (الحسنی،۱۳۸۳،ص ۱۹)
غزالی نخست مصالح شریعت را به دینی و دنیوی تقسیم کرد.و بعدها مقاصد شریعت را به پنج دسته تقسیم کرد.پس از غزالی،فخرالدین رازی(متوفای ۶۰۶ ه.ق )و سیف الدین آمدی(متوفای ۶۳۱ه.ق) هریک گفته های او را تکرار کردند.(ریسونی، ۱۳۷۶،صص۲۰و ۲۱)
در شریعتی که تفکر و خرد ورزی پایه نخست و سنگ بنای آن است و انسان ها به تفکر در فرآورده های دین مأمورند،فهم و کشف اهداف و ملاک ها امری مطلوب است خداوند فرموده است: ” وانزلنا الیک الذکر لتبین ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون” و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم،تا برای مردم آن چه رابه سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی،و امید که آنان بیندیشید.(نحل/۴۴) علاوه بر آن آیات فراوان دیگری درتشویق به تفکرو تعقل،قرآن پاره ای ازاحکام را با فوائد و اسباب وعلتش بیان میدارد.(الحسنی،۱۳۸۳ ،صص۲۸و ۲۹)
” قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم” به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهد و پاکدامنی ورزند، که این برای آنان پاکیزه تر است.(نور/۳۰)
هرچند فقهای مشهور وبنامی چون غزالی و فخر رازی در زمینه شریعت اندیشیده و قلم فرسائی نموده اند که ذکر آن رفت اما شاطبی سرآمد آن ها بود.همو بود که برای نخستین بار باب جدیدی را در فقه مقاصدی گشود که مباحث الفاظ ازمهمترین مباحث اصول فقه را تحت الشعاع خود قرار میداد.با اندیشههای اجتهادی شاطبی فقه از رکود خود به پویائی رسید.اندیشههای او در باب تعارض الفاظ،احکام اسلام راکه به خاطر سکوت دیگر فقها به بهانه عدم مخالفت ظواهر الفاظ در آستانه تحریف قرار داده بود را رهانید.اینک به بررسی نظریه این مجتهد نو اندیش می پردازیم.
۲-۴- اهداف دین
کردار انسانی ناگزیر از اراده اوست یعنی انسان در اختیار عمل خود آزاد است و اراده برای غایت و هدف غرضی که همان قصد و نیت است،متوجه عمل میگردد.پس قصد یا نیت اراده است که به عمل متوجه می شود.پس آگاهی از قصد و نیت مهم است زیرا حکم حقیقی برآن مترتب می شود ودرصورت تعسر و دشواری اخذ به ظاهر باید کرد.(محصمانی،۱۳۸۵،ص ۲۷۳و ۲۷۲)
می توان مقصد: مفرد مقاصد را مرادف علت،غایت،هدف،مقصود و حکمت دانست.بنابرین مقاصد شریعت، یعنی اهداف شریعت و غایت آن و مقاصد احکام یعنی اهداف و علت های آن.
خداوند حکیم است وافعالش از جمله ارسال رسل و انزال کتب و تشریع احکام،حکیمانه و از لغو به دور است.بنابرین همه دین یک جا و اجزاء آن جداگانه در پی مقصدی و برای دست یافتن به هدفی تشریع شده است.درجائی مقصود از نماز بازداشتن از فحشا و منکر معرفی شده و در جای دیگر فلسفه روزه تقوا پیشگی معرفی شده.این تصریحات و گاه اشارات مسلمانان را به تأمل در احکام دین وا داشت و هر کسی به وسع خود کوشید،مقاصد آن را دریابد،این مطلب مبتنی بر عقلانیت شریعت و امکان تفسیر منطقی احکام آن بود.(ریسونی،۱۳۷۶،ص ۱۷و ۱۶)
به طور کلی مقاصد شرع را می توان به دو مقوله کلی طبقه بندی کرد: مقاصدی که به قصد شارع و مقاصدی که به قصد مکلف مربوط اند.مکلف فردی است که اهلیت شرعی پیدا کرده و موظف به اجرای تکالیف شرعی است.شرع که از سوی خداوند وضع شده است،از دو نوع تکلیف تشکیل می شود یک نوع به امور مالی،قراردادی و دنیوی و نوع دیگر به عبادات مربوط می شود.نوع اول بر رابطه میان افراد و نوع دوم بر رابطه میان انسان و خدا حاکم است.(حلاق،۱۳۸۶،ص۲۶۲و ۲۶۵)
معتقدان به تعلیل دو گروه میباشند:
۱-گروهی تعلیل را تنها در احکام غیر عبادی جایز می دانند اینان به طور مثال نهی از بیع غرری را تعلیل پذیر می دانند اما تعداد رکعات نماز را خیر.