“>
– ژنتیک : مؤلفه های ژنتیکی درگیر احتمالاً بر اساس نوع اوتیسم، متفاوت خواهند بود. در یک مطالعه ی خانوادگی مشخص شد که آن دسته از بیماران مبتلا به اوتیسم با احتمال بیشتری خواهر و برادر مبتلا به اوتیسم یا عقب مانده ی ذهنی خواهند داشت که عقب ماندگی شدیدتری دارند مطالعه ی دیگر نشان داده است که بیماران مبتلا به اوتیسم که کارکرد بهتری دارند، احتمالاً بیشتر از خانواده هایی هستند که سابقه اختلال خلق دارند. در واقع در تعدادی از مطالعات مشخص شد که اختلال عاطفی عمده در میان والدین کودکان مبتلا به اوتیسم نسبت به والدین کودکان صرعی یا اسکلروزتوبروز سه برابر رایج تر است. اگر چه ممکن است مشکلات مربوط به مراقبت یک کودک اوتیسم به عنوان یک عامل شرکت کننده در اختلال عاطفی عمده مورد توجه باشد، تقریباً دو سوم این گونه والدین، قبل از تولد کودک اوتیسم این اختلال را داشته اند (کاکاوند، ۱۳۸۵).
– اکثر پژوهشگران عقیده دارند که اوتیسم ناشی از دامنه ای از نقایص مغزی است. ابتدا این که، بیشتر علائم مشخص کننده اوتیسم، مثل نقص در رشد زبان، عقب ماندگی ذهنی، رفتارهای حرکتی غیر معمول، واکنش افراطی و عدم واکنش به درون داده های حسی، حساس بودن به لمس و جابه جاییو تحرک بینایی و شنوایی در ارتباط با کارکرد سیستم عصبی مرکزی هستند. دوم اینکه ۲۵ درصد افراد اوتیسم، به طور ویژه نوجوانان، مبتلا به اختلال های صرعی میشوند به طوری که ریشه ی این مشکل نیز در سیستم مرکزی قابل ردیابی است. سوم بررسی های عصب شناختی کودکان اوتیسم گاهی اوقات ناهنجاری هایی را مثل تونوس عضلانی ضعیف، هماهنگی ضعیف و پیش فعالی را آشکار کردهاند. نکته چهارم این که [۱۹] EEG در این کودکان غیر طبیعی است. تقریباً ۵۰ درصد افراد اوتیسم نابهنجاریهایی درEEG دارند. پنجم این که کالبد شکافی های مغز افراد اوتیسم نابهنجاری هایی را در مخچه و سیستم لیمبیک آشکار ساخته اند که در شناخت، حافظه و هیجان و رفتار نقش دارند. به ویژه نورون ها در سیستم لیمبیک کوچک ترند و به صورت توده های فشرده تری قرار دارند. در تعدادی از نواحی، کوتاه تر و پیچیدگی کمتری دارند. همه این شرایط ــــ مداخل ابتدایی ترزسش مغز در قبل از تولد میباشند، هستند. همچنین تراکم پائین سلول های پورکنیژ که مسئول بازداری عمل سلول های دیگر مغزی است، میباشند، مشاهده شده است. این گونه نابهنجاری ها ممکن است رفتارهای کلیشه ای و فعالیت افراطی را که گاهی اوقات این کودکان نشان میدهند، توجیه نماید(کاکاوند، ۱۳۸۵).
۲- ۲- ۵ درمان
در درمان اختلالات طیف اوتیسم روش های درمانی زیادی پیشنهاد شده است، برخی از مهم ترین روش های درمانی در زیر معرفی می شود.
– دارودرمانی[۲۰] : تا کنون هیچ داروی خاصی کشف نشده است که اتیسم و سایر اختلالات این طیف را درمان کند، اما بعضی از دارو ها میتوانند علائم رفتاری این بیماری را بهبود بخشند.
– استفاده از مکمل ویتامین ۶B و منیزیم.
– روش لواس یل «تحلیل رفتار کاربردی» ABA: برنامه ABAیک برنامه فشرده و کاملا نظام دار رفتار درمانی است که شامل کار انفرادی یک درمانگر با یک کودک می شود و این برنامه در صورتی بهترین اثربخشی را خواهد داشت که به صورت تمام وقت و بیشتر ساعات زندگی کودک را دربرمی گیرد. این برنامه بر اساس قوانین شرطی سازی است و مهم ترین اصل آن آموزش و اصلاح رفتار بر اساس تقویت یا پاداش میباشد.
– برنامه تیچ یا «درمان و آموزش کودکان اتستیک و دارای مشکلات ارتباطی» TEACCH : این روش یک روش آموزش و درمانی انفرادی است که در این برنامه از فرصت هایی که در محیط طبیعی زندگی کودک اتفاق می افتد برای آموزش مواردی که در برنامه او وجود دارد استفاده می شود. در این برنامه اعتقاد بر این است که اگر آموزش در محیط طبیعی و به صورت اتفاقی صورت بگیرد، می توان با انعطاف بیشتری با کودک مبتلا به اوتیسم برقرار کرد.
– برنامه پکس یا سیستم ارتباطی از طریق تبادل تصویری( PECS )[21] : در این برنامه به کودک مبتلا به اتیسم آموزش داده می شود تا بتواند از طریق تصاویر با دیگران برقرار کند.
– آموزش والدین: اخیراً برنامه های زیادی جهت آموزش برخی از مهارت های کنترل رفتار کودکان به والدیت رواج یافته است. این برنامه ها به والدین می آموزد تا چگونه در محیط طبیعی زندگی کودک، رفتار او را کنترل کنند و مهارت های لازم برای داشتن زندگی مستقل را به او بیاموزند.
– موسیقی درمانی : موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی، آواز خواندن، حرکت همراه با موسیقی و نواختن سازهای آن می شود. می توان از موسیقی به عنوان واسطه ای برقراری ارتباط با کودک استفاده کرد.
– گفتار درمانی : کودکان مبتلا به بیماری های طیف اتیسم، به دلیل داشتن مشکلات عمده در زبان و گفتار باید در سنین هر چه پایین تر از خدمات گفتاردرمانی از یک تعامل غیر کلامی استفاده می شود.
– کار درمانی : کار درمانی یکی از درمان های مؤثری است که برای بهبود مهارت های خودیاری این کودکان به کارگرفته می شود و در استقلال بخشیدن به بیمار اهمیت بسیاری دارد.
– داستان های اجتماعی[۲۲] : این داستان ها برای آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان اُتیستیک آماده شده اند. از طریق این داستان ها به کودک آموزش داده می شود که چگونه احساسات، منظور، و برنامه های دیگران را درک کنند. در این روش یک داستان بر اساس یک موقعیّت و شرایط خاص با اطلاعات فراوان تهیه شده است که به کودک از طریق گوش کردن به آن کمک می شود تا بفهمد چگونه عکس العمل مناسب را باید از خود نشان دهد (جعفرنژاد، ۱۳۸۵).
۲-۳ مشکلات رفتاری کودکان
۲-۳-۱ تعریف
اصطلاح اختلالات رفتاری، بدون آن که تعریف شود، تقریبا ۸۵ سال پیش، وارد فرهنگ علم روانشناسی شده است. از آن هنگام معلمان، پزشکان، روانشناسان و افراد دیگری که با مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان در ارتباط هستند از این اصطلاح برای بیان مقصود خویش استفاده کردهاند. اما تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد، ارائه نشده است (نراقی و همکاران، ۱۳۷۴).
ردز[۲۳] و پال[۲۴]، معتقدند که تعریف اختلالات رفتاری به لحاظ انفجار ایده ها و تعدد نظرات فراوانی که توسط متخصصین رشتههای گوناگون علوم انسانی در این مورد مطرح میباشد، روشنی و صراحت خود را از دست داده است (نراقی و همکاران، ۱۳۷۴).
بیت[۲۵]، کودک با اختلالات رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازه ای نامناسب است که شرکت او در کلاس درس، باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همکلاسان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند (نراقی و همکاران، ۱۳۷۴).
کرک، رفتاری را انحرافی میداند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم باشد و گستره آن شامل رفتارهای بیش فعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشه گیرانه است. ویژگی این گونه رفتارها این است که اول تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب کودک با محیط دارد، دوم مزاحمت برای زندگی دیگران و استفاده به وجود می آورد (نراقی و همکاران، ۱۳۷۴).
وود، معتقد است است که تعریف یک رفتار دشوار و اعمالی که از آن تعریف می شود باید ۴ عامل را در برگیرد (ای.کرک و گالاگر، ۱۳۷۶).
“