انصاری و خواجوی(۱۳۹۰) به بررسی ارتباط هموارسازی سود با قیمت سهام و نسبت های مالی پرداختند.نتایج پژوهش بیانگر این بود که هموار سازی سود باعث افزایش در قیمت بازار سهام شرکتها می شود و نسبتهای جاری، پوشش بهره، و بازده حقوق صاحبان سهام با هموار سازی سود همبستگی منفی دارند.
هاشمی و بهزاد فر(۱۳۹۰) به بررسی ارزیابی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و نسبت های مالی منتخب با قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر مربوط بودن سود هر سهم، نسبتهای سرمایه در گردش به دارایی ، بازده دارایی، سود خالص به فروش و گردش دارایی در سطح اطمینان ۹۵% در تبیین قیمت سهام شرکت های نمونه است. همچنین یافته های پژوهش نشان میدهد که اجزای اقلام تعهدی در این زمینه از لحاظ آماری معنی دار نیستند.این مطلب گویای آن است که در توضیح رابطه سود هر سهم و قیمت سهام، در نظر گرفتن اقلام تعهدی به عنوان معیاری برای کیفیت سود، اهمیت زیادی را نشان نمی دهد و تغییر پذیری سود کمتر تحت تاثیر موقعیت تجاری و تصمیمات مدیر از ناحیه اقلام تعهدی قرار میگیرد.به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که سود هر سهم مربوط ترین متغیر حسابداری به ارزش شرکت است و بین دارایی های جاری و قیمت سهام رابطه ای معکوس وجود دارد.
خواجوی،ولی پور و عسکری(۱۳۹۰) به بیان بررسی تأثیر محافظه کاری بر پایداری سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار پرداختند.نتایج تحقیق نشان میدهد رابطه منفی و معنی دار میان محافظه کاری و پایداری سود وجود دارد.هنگامی که شرکتها محافظه کاری کمتری دارند،سودهای پایدار تر نیز خواهند داشت.
سدیدی،ثقفی و احمدی (۱۳۹۰) دریافتند که شاخص کیفیت سود معرفی شده بر مبنای شاخص محافظه کاری میتواند بخشی از تفاوت نرخ بازده دارایی های عملیاتی و نرخ بازده سهام جاری را با سال بعد بیان کند.
مرادی،ولی پور و قلمی (۱۳۹۰) تاثیر محافظه کاری حسابداری بر کاهش ریسک سقوط قیمت سهام را مطالعه کردند.نتایج تحقیق نشان داد که محافظه کاری تاثیرات مثبت و معناداری در کاهش ریسک سقوط قیمت سهام در طول دوره تحقیق داشته است.
وکیلی فرد و صالحی(۱۳۹۰) عوامل اقتصادی و حسابداری مؤثر بر قیمت سهام طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ را مورد بررسی قرار دادند.و از مدل ال_تمیمی (۲۰۰۷) برای مشخص کردن متغیر های اثر گذار بعد از آزمون همخطی میان متغیر های مستقل استفاده کردهاست. متغیر های مستقل اقتصادی پژوهش شامل تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، حجم نقدینگی، و متغیر های مستقل حسابداری شامل سود هر سهم، نرخ بازده سرمایه گذاری و جریان نقد عملیاتی است.متغیر وابسته قیمت سهم میباشد.نتایج تحقیق نشان میدهد که متغیر های تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، حجم نقدینگی، سود هر سهم، نرخ بازده سرمایه گذاری و جریان وجوه نقد عملیاتی با قیمت سهام رابطه معنی داری دارند.
حساس یگانه و شهریاری(۱۳۸۹) به بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و محافظه کاری در بازه زمانی پنج ساله طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۱ پرداختند . نتایج تحقیق آن ها بیانگر وجود رابطه منفی معنادار میان تمرکز مالکیت و محافظه کاری است. این نتیجه گیری مطابق با فرضیات منافع شخصی و اتحاد استراتژیک و ناهماهنگ با فرضیه نظارت فعال است.
کرمی و همکاران(۱۳۸۹) به بررسی تاثیر ساز و کار های نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافتهای تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت بین درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و سرمایه گذاران نهادی با محافظه کاری و رابطه منفی بین نسبت اعضای غیر موظف هیئت مدیره و محافظه کاری است.
بادآور نهندی و همکاران( ۱۳۸۹) در مقاله ای تحت عنوان، بررسی رابطه بین برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی، به شرح و توصیف مکانیزم های حاکمیت شرکتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی آن پرداختند.جامعه آماری تحقیق حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با بهره گرفتن از روش نمونه گیری حذفی، ۶۰ شرکت طی دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق مدل های رگرسیون چند متغیره، بوده است که نتایج بیانگر عدم وجود رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی است.
ساسان مهرانی و دوستان(۱۳۸۹)به رابطه نوع مالکیت نهادی و حسابداری محافظه کارانه پرداختند در این تحقیق برای سنجش محافظه کاری از مدل باسو و مدل بال و شیوا کمار استفاده کردند در تحقیق فوق با این فرض که سرمایه گذاران نهادی مشابه با هم نیستند و تاثیر متفاوتی بر رویه های حسابداری اتخاذ شده از سوی مدیران شرکتها دارند، و با طبقه بندی سرمایه گذاران نهادی به دو گروه فعال و منفعل، ارتباط انواع مختلف مالکیت نهادی و محافظه کاری سود نیز بررسی گردید.در این تحقیق، شواهد قوی در مورد رابطه مثبت ماکیت نهادی و محافظه کاری سود شرکت در بورس اوراق بهادار تهران به دست آمد فرضیه اول تحقیق تأیید شد. از این رو، می توان ادعا کرد سرمایه گذاران نهادی مانع رفتار فرصت طلبانه و خوش بینی مدیران در ارائه سود حسابداری بوده، با افزایش سطح مالکیت آن ها تمایل شرکتها به استفاده از رویه های محافظه کارانه بیشتر میگردد.همجنین بعد از تفکیک مالکان نهادی به فعال و منفعل، هر دو مدل رگرسیونی رابطه مثبتی را بین مالکیت نهادی فعال و محافظه کاری سود یافتند و فرضیه سوم تحقیق تأیید می شود.بر این اساس علی رغم این تفکر که مالکان نهادی منفعل(دارای دید کوتاه مدت) درگیر نظارت بر مدیریت جهت مطالبه سود با کیفیت بالا نمی شوند،ولی یافته های تحقیق بیانگر آن است که حتی این مالکان نهادی نیز تمایل به گزارش سود با کیفیت (از طریق کاربرد رویه های حسابداری محافظه کارانه تر) دارند.
پور حیدری و غفارلو(۱۳۸۹) به بیان تامین مالی و تغییرات سطح محافظه کاری مشروط حسابداری پرداختند.نتایج آزمون نشان داد،بر خلاف انتظار،شرکتها در دوره تامین مالی از طریق بدهی بلند مدت یا دوره قبل از آن،سطح محافظه کاری مشروط را کاهش نمی دهند.اما شرکتهایی که از طریق حقوق صاحبان سهام تامین مالی میکنند،هم در دوره ی تامین مالی و هم در دوره ی قبل از آن سطح محافظه کاری مشروط را به منظور بهبود انتظارات بازار سرمایه ،کاهش میدهند.
مهرانی ،حلاج و حسنی(۱۳۸۸) به بررسی محافظه کاری در سود حسابداری و رابطه آن با اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادار پرداختند. نتایج تحقیق آن ها حاکی از وجود به موقع تر بودن سود حسابداری برای اخبار بد حاکی از حساسیت بیشتر سود حسابداری به بازده منفی سهام نسبت به بازده مثبت سهام در یک زمان است،که توسط شیب خط حاصل از رگرسیون معکوس سود حسابداری به بازده اندازگیری میگردد.
“