همچنین تقویت و به کارگیری سیستم های جدید تولید، توزیع و صادرات، دستیابی به بازارهای صادراتی از راه همکاری مشترک با شرکتهای بزرگ چندملیتی وایجاد گروه های مشترک تولید و صادرات، انجام پژوهشهای علمی – کاربردی و به کارگیری یافته های این پژوهشها برای عملی کردن استراتژی های پیشنهادی به منظور حفظ بازارهای صادراتی کنونی که بنگاه های کوچک و متوسط دراختیار دارند و همچنین تقویت موقعیت این بنگاه ها در بازارهای جهانی نیزازدیگر عوامل است که میتوان برشمرد.
بنگاه های کوچک و متوسط از اهمیت و جایگاه بسیار مهمی در نظام اقتصادی، اجتماعی کشور مالزی برخوردارند. باتوجه به اهمیت این بنگاه ها و نیاز به وجود یک نهاد تخصصی مشخص که عهده دار حمایت و توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در مالزی گردد، در ماه مه سال ۱۹۹۶، موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط مالزی (SMIDEC) تاسیس گردید.
این موسسه برای گسترش بنگاه های کوچک و متوسط درتلاش است و از بنگــاههای پویا و اثربخش حمایت می کند تا این بنگاه ها بتوانند در بازار آزاد به رقابت بپردازند.
موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط کانون و محور همه فعالیتها و برنامه هایی محسوب می شود که در سطح ملی برای گسترش بنگاه های کوچک و متوسط صورت می گیرد. ماموریت اصلی این موسسه، بهبود وضعیت رقابتی و افزایش بهره وری و اثربخشی بنگاه های کوچک و متوسط تعریف شده است. این موسسه بنگاه های کوچک و متوسط را بخشی پویا و جدایی ناپذیر از جامعه صنعتی مالزی به حساب می آورد و برای ادغام این بنگاه هادرزنجیره عرضه بین المللی تلاش می کند. مهمترین فعالیتها و اقداماتی که موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط در مالزی انجام می دهد عبارتند از:
الف- هماهنگ ساختن فعالیتهایی که برای توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در مالزی صورت می گیرد،
ب- فراهم کردن حمایتهای فنی و خدمات مشاوره ای مدیریت برای بنگاه های کوچک و متوسط،
ج- هماهنگ کردن و نظارت بر کمکهای مالی که در اختیـــار بنگاه های کوچک و متوسط قرار می گیرد.
د- همکاری با ســـــــایر نهادهای داخلی و بین المللی که در زمینه توسعه بنگاه های کوچک و متوسط فعالیت می کنند.
اهداف اصلی موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط مالزی عبارتند از:
i- هماهنگ ساختن همه اقداماتی که برای توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در مالزی صورت می گیرد.
ii- گسترش و حمایت از ایجاد بنگاه های کوچک و متوسط پیشرفته مخصوصاً در مناطق کمتر توسعه یافته.[۶]
۲-۳-۴- بنگاه های کوچک و متوسط درایران :
در ایران نیز همانند سایر کشورها،تعاریف متفاوتی از صنایع کوچک وجود دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاه های کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از ۵۰ نفر کارگر دارد. وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع به کار می برد.
مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقه بندی کرده است. کسب و کارهای دارای ۹-۱ کارگر، ۴۹-۱۰ کارگر، ۹۹-۵۰ کارگر و بیش از ۱۰۰ کارگر. هر چند این طبقه بندی ظاهرا شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسب و کارهای کمتر از۱۰ نفر نیروی کار را بنگاه های کوچک و متوسط محسوب می کندو سایر کسب و کارها را”کارخانجات صنعتی بزرگ”قلمداد می کند. بانک مرکزی ایران نیز کسب و کارهای زیر ۱۰۰ نفر نیروی کار را به عنوان بنگاه های کوچک و متوسط تلقی می کند.
در تعریف سازمان صنایع کوچک، واحدهای تولیدی کوچک عبارتنداز صنایعی که:
الف) میزان اشتغال حداکثر ۵۰ نفر باشد.
ب) جنبه هنری نداشته باشد.
ج) مکانیزه باشد.
د) سرمایه آنها کاملاً ایرانی باشد.
علاوه بر تفاوتی که در تعاریف فوق مشاهده میشود، ویژگیهای اساسی دیگری نیز مطرح است که صنایع کوچک و متوسط را از سایر صنایع تفکیک میکند. این ویژگیها به شرح زیر میباشد:
.معمولاً مدیریت سازمانهای کوچک، توسط یک نفر انجام میگیرد که غالباً مالک همان واحد است. بنابراین در سازمانهای کوچک، مدیریت حرفهای و تخصصی، چندان اعمال نمیشود.
.بین مدیر و کارکنان تماس مستقیم و مستمر وجود دارد.
.معمولاً دسترسی کمتری به منابع سرمایهای وسیع از طریق بانکها و سازمانهای مالی دارند.
.ارتباطات تجاری و معاملاتی لازم برای تامین مواد اولیه و سایر منابع و تکنولوژی مورد نیاز، بیشتر از طریق سازمانهای محلی و بومی انجام میشود. (خاکی،غ،۱۳۷۲،مقایسه سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط، مجموعه مقالات سمینار نقش و جایگاه واحدهای کوچک صنعتی در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور)
۲-۴-چرخه عمر تکنولوژی:
پیدایش، رشدوکاربرد تکنولوژی از یک منحنی خاص به نام s-curve پیروی مینمایدکه به ان چرخه عمرتکنولوژی می گویند. همانطور که در شکل ذیل نشان داده شده این منحنی به ۵ مرحله تفکیک می شودکه هریک مرحله ای از روند رشد و توسعه تکنولوژی را نشان می دهد. محورافقی نمایانگر زمان و و در محور عمودی هر پارامتر مشخصه ای از تکنولوژی را میتوان قرار داد.
سرعت رشد منحنی بستگی به عواملی چون ماهیت تکنولوژی، میزان سرمایه گذاری روی ان و قابلیت کاربرد در محصول را دارد.
شکل ۲-۳ چرخه عمر تکنولوژی
به طور کلی هر تکنولوژی دارای محدودیت های فیزیکی است که نقطه اوج منحنی را تعیین مینماید و از ان پس رشد تکنولوژی متوقف می شود. از این رو رفع محدودیت های حاصله سبب پیدایش تکنولوژی جدید تری میگردد. ازچرخه عمر تکنولوژی میتوان در پیش بینی تکنولوژی و طرح ریزی استراتژیک توسعه تکنولوژی بهره جست.
(fisher&pry’ ۱۹۷۱)
بسیاری از تحلیل های اقتصادی وبازار نیزدر تطبیق با این منحنی امکان پذیر میگردد و به وضوح نشان میدهد که در هر بازه زمانی وضعیت بازار، در چه حجمی نیاز به سرمایه گذاری دارد و یا در چه مرحله ای باید به توسعه بازار یا جایگزینی تکنولوژی محصول اقدام نمود. (محمودزاده،ا،۱۳۸۰،مدیریت بر اینده باتکنولوژی فردا،چاپ اول،انتشارات انستیتوایزایران)
۲-۵-ویژگی تکنولوژی در قرن حاضر:
پویایی محیط و سرعت در رشد و تحولات بازار و تکنولوژی در قالب عدم قطعیت در بازار و عدم قطعیت در تکنولوژی به عنوان دو ویژگی برای تکنولوژی مطرح می گردد که خود شاخص تمایز میان تکنولوژی برتر و تکنولوژی ساده تلقی میگردد. عدم قطعیت بازار ناشناخته بودن ان دسته از انتظارات و نیازهای مشتریان است که با تکنولوژی جدید قابل تامین است، درصورتی که عدم قطعیت تکنولوژی در واقع عدم اطمینان به موفقیت و قابلیت تکنولوژی در پاسخ گویی به نیازهای مشتری است. به طور کلی در مواردی که تکنولوژی جدید باشد یا باتغییرات سریع همراه باشد با عدم قطعیت بالاتری مواجه خواهیم بود.
نمونه هایی از عدم قطعیت تکنولوژی عبارتند از: