باب الف واژه برد، مولف براین نظراست،که به معنای تگرگ و سرد بودن است.[۱۸۹] آیهی آورده شده، عبارت است از:« لا یَذُوقُونَ فیها بَرْداً وَ لا شَراباً »(نبا /۲۴)«در آنجا نه خنکى چشند، و نه شربتى».
حدیثی که دراین باب آورده شده،عبارتاست از:اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فِی بَرْدِ الْعَیْشِ- وَ قَرَارِ النِّعْمَهِ وَ مُنْتَهَى الرَّغْبَهِ وَ مُسْتَقَرِّ اللَّذَّهِ- وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِینَهِ وَ أَرْجَاءِ الدَّعَهِ وَ أَفْنَاءِ الْکَرَامَه. [۱۹۰]بار پروردگارا جمع کن میان ماو او درزندگى خوش و قراردادن نعمت و انتهاى آرزو میل و استقرار لذت و انتهاى آرامش و امیدوارى خوشى و میان کرام.
اینحدیثکهبراساسجناسلفظ،"واژهبَرْداً،درآیهوبرد،درحدیث"بیانشدهاست، استعاره آورده شده است، برای زندگی راحت وزیبا،چرا که کلمه برد،به معنای سرد است؛ ونگفت مطلق زندگی و برد را به آن اضافه کرد، تا دربیانی زیبا مفهوم زندگی راحت وخوش را برساند،چرا که با وصفهایی که از زندگی درآن جهان شده است،با آوردن گرما، مخاطب سختیهای آن را در ذهن به تصویر می کشد، و با اضافه کردن برد به زندگی، مفهوم چنان زندگی راحت وزیبا را بیان می دارد.
۲-۲-۱۰-جدد
در باب دال،طریحی واژه جدد،را به معنای راه ها بیان کرده است[۱۹۱] آیهی آورده شده، عبارت است از: « أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ »(فاطر/۲۷)«آیا نمىبینى که خداى تعالى از آسمان آبى فرو فرستاد،پس به وسیله آن میوههایى که، رنگهاى آنها گوناگون است، بیرون آوردیم و از جمله کوهها داراى راههاى سفید و قرمز است، رنگهاى آنها گوناگون است، و برخى از کوهها در غایت سیاهىاند».
حدیثی که در ذیل آیهی بالا آورده شده،عبارت است از: یَا عَلِیُّ مَنْ حَارَبَکَ فَقَدْ حَارَبَنِی وَ مَنْ حَارَبَنِی فَقَدْ حَارَبَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَا عَلِیُّ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ أَتْعَسَ اللَّهُ جَدَّهُ وَ أَدْخَلَهُ نَارَ جَهَنَّم.[۱۹۲] اى على هر که با تو جنگد، بامن جنگیده و هر که با من جنگد، با خدا جنگیده، على هر که تو را دشمن دارد، مرا دشمن داشته هرکه مرا دشمن دارد، خدا را دشمن داشته، و خدا او را بخت برگشته کند، و به دوزخ برد.
طریحی این حدیث رابراساس جناس لفظ،واژه جُدَدٌدرآیه وجَدَّهُ درحدیث، آورده است و از جهتی هم میتوان گفت، این مفهوم را میرساند، برای زندگی این شخص، که با این دشمنی زندگی خود را به ورطهی هلاکت می کشاند.
۲-۲-۱۱-رصد
مولف براین باور است، که واژه رصد به معنای نگهبانی و دیده بانی است.[۱۹۳] آیهی آورده شده در این باب، عبارت است از:« فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (توبه/۵)«و چون ماههاى حرام گذشت مشرکانراهرجایافتید،بکشیدودستگیرشانکنید،ومحاصرهکنیدو(براىکشتنو دستگیریشان)درهرکمینگاه بنشینید،پس اگر توبه کردند،و نماز بهپاداشتند، و زکاه دادند راهشان را باز کنید (و آزادشان بگذارید.) که خدا آمرزنده و مهربان است».
مولف در مجمع البیان براین نظراست،که مرصد به معنای راه ومانند آن آمده است.[۱۹۴]
علامه بیان داشته است، که مرصد اسم مکان رصد و رصدبه معنای آمادگی برای مراقبت است.[۱۹۵]در اطیب البیان مولف براین عقیده است،که رصد به معنای کمین گاه وراههایی آمده است، که مشرکین نتوانند از آن فرار کنند.[۱۹۶]
حدیثی که در ذیل آیه آمده،عبارت است از:عن حماد بن بشیر قال سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) قال الله عز و جل من أهان لی ولیا فقد أرصد لمحاربتی و ما تقرب إلی عبد بشیء أحب إلی مما افترضت علیه و إنه لیتقرب إلی بالنافله حتى أحبه فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده التی یبطش بها إن دعانی أجبته و إن سألنی أعطیته و ما ترددت عن شیء أنا فاعله کترددی عن موت المؤمن یکره الموت و أکره مساءت[۱۹۷].-حماد بن بشیر گوید: شنیدم از حضرت صادق (علیه السلام) که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده، خداى عزو جل فرماید:هر که به دوستى از من اهانت کند، به تحقیق براى جنگ با من کمین کرده است، و هیچ بنده به چیزى به من تقرب نجوید،که نزد من محبوبتر از آنچه بر او واجب کردهام باشد؛وهمانا او به وسیله نماز نافله به من نزدیک شود،تا آنجا که من او را دوست بدارم و هنگامى که او را دوست بدارم گوش او شوم، همان گوشى که با آن می شنود؛ و چشم او گردم ،همان چشمى که با آن ببیند؛ و زبانش شوم همان زبانى که با آن سخن گوید، و دست او گردم همان دستى که با آن بگیرد؛ اگر مرا بخواند، اجابتش کنم و اگر از من خواهشى کند، به او بدهم و من در کارى که انجام دهم، هیچ گاه تردید نداشتهام مانند تردیدى که در
مرگ مومن دارم (زیرا) او مرگ را خوش ندارد، و من ناخوش کردن او را.
این حدیث براساس جناس لفظ “واژه مَرْصَدٍ در آیه و أرصد در حدیث” بیان شده است ودرصدد تفسیرآیه مورد نظر نیست،کمینی که در حدیث آمده است،بیانی مجازی نیز دارد برای کسی که واجباتی که توسط سنت به ما رسیده است؛را انجام ندهد؛ودر حق آن کوتاهی وسهل انگاری کند، رصد هم در آیه به معنای کمین گاه است ،وهم درحدیث با این تفاوت که در آیه مجاز نیست، وبه مسلمین دستور داده شده است،که در کمین مشرکین بنشینند.
۲-۲-۱۲-صعد
طریحی بیان داشته،که واژه صعید به معنای خاک پاک است.[۱۹۸] آیهای که در این قسمت آورده شده،عبارت است، از:« فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُورا» (نسا/۴۳)«آبىنیابیدباخاکپاک،صورت و دستهایتان رامسحکنید،کهخداوند بخشاینده و آمرزنده است». هم چنین آیهی دیگری نیزدراین باب آمده است،که عبارت است از:« مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»(فاطر /۱۰)«هرکه براى خود عزّت می خواهد، همه عزّتها از آن خداست، سخنان پاک بسوى خدا بالا می رود،و عمل شایسته سخنان پاکیزه را بالا می برد.»
حدیثیکه در ذیل آیه بیان شده،عبارت است از: عن أبی حمزه الثمالی عن علی بن الحسین(علیه السلام) قال سمعته یقول إذا کان یوم القیامه جمع الله تبارک و تعالى الأولین و الآخرینفی صعید واحد ثم ینادی مناد أین أهل الفضل- قال فیقوم عنق من الناس فتلقاهم الملائکه فیقولون و ما کان فضلکم فیقولون کنا نصل من قطعنا و نعطی من حرمنا و نعفو عمن ظلمنا قال فیقال لهم صدقتم ادخلوا الجنه.[۱۹۹] على بن حسین (علیه السّلام) فرمود:چون روز قیامت شود،خداى تبارک و تعالى پیشینیان و پسینیان را در یک سرزمین گرد آورد، سپس یک منادى فریادکشد، اهل فضل کجایند؟جماعتى از مردم برخیزند،فرشتگان ایشان را استقبال کنند،وگویند:فضل شما چه بود؟گویند:ما به کسى که از ما می برید،میپیوستیم؛ و به آن که ما را محروم می کرد،عطا میکردیم؛و از کسى که به ما ستم می نمود،درمی- گذشتیم، سپس به آنها گویندراست گفتید،داخل بهشت شوید.
راغب براین باور است،که صعد وصعید و صعود،در اصل به یک معنا هستند،ولی صعد وصعودبه فرجام و عاقبت کار دشوار وسخت گفته میشود،ولیبه طور استعاره برای هر سختی بکار می روند،ولی صعید به معنای سطح ورویه زمین گفته میشود.[۲۰۰]
در مجمع البیان مولف، درذیل آیهی(فاطر/۱۰)بر این باوراست،که صعودبه معنای قبول اعمال وپذیرفتن آن است،وهرعملی که خدا طاعت آن را قبول کند،آن را به صعود توصیف می کند،چرا که فرشتگان آن را بالا میبرند.[۲۰۱]و در مورد صعید گفته است،که صعید سطح زمین بدون گیاه و درخت است، و وجه تسمیه آن این است،که اگر از باطن زمین به سطح آن صعود کنیم، سطح زمین پایان این صعود است.[۲۰۲]
علامه بیان کرده است،که صعود کلم طیب به سوی خدا،عبارت از تقرب آن به سوی خدا که آن عمل اعتلا یافته،چون خداوند رفیع الدرجات است، واین که گفتهاند،صعود عمل به معنای قبول عمل است، این صحیح نمی باشد،و از لوازم معنای آن می باشد.[۲۰۳]
این حدیث بر اساس جناس لفظ واژه یصعد، درآیه وصعیددر حدیث بیان شده است.
۲-۲-۱۳-صلد
مولفبراین باور است،که صلد به معنای سنگ سخت است.[۲۰۴] آیه ای که برای شاهد مثال آورده شده، عبارت است از: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین» (بقره /۲۶۴)« اى کسانى که ایمان آوردهاید، همانند آن کس که اموال خود را از روى ریا و خودنمایى انفاق مىکند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد،صدقههاى خویش را به منّت نهادن و آزار رسانیدن باطل مکنید؛ مثَل او مثَل سنگ صافى است،که بر روى آن خاک نشسته باشد،به ناگاه بارانى تند فرو بارد،و آن سنگ را هم چنان کشت ناپذیر باقى گذارد،چنین کسان از آنچه کردهاند، سودى نمىبرند،که خدا کافران را هدایت نمىکند.
این حدیث که براساس جناس لفظ بیان شده،از امام علی (علیه السلام )در باب صفات مومن آورده شده ،که عبارت است از:کَثِیرٌ عِلْمُهُ عَظِیمٌ حِلْمُهُ کَثِیرُ الرَّحْمَهِ لَا یَبْخَلُ وَ لَا یَعْجَلُ وَ لَا یَضْجَرُ وَ لَا یَبْطَرُ وَ لَا یَحِیفُ فِی حُکْمِهِ وَ لَا یَجُورُ فِی عِلْمِهِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ مُکَادَحَتُهُ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ.[۲۰۵]-دانشش بسیار و بردباریش بزرگ، و مهربانیش زیاد است،بخل نورزدو شتاب نکند،دلتنگىنکند،و مستىننماید،در قضاوت خلاف حق نگوید،و درعملش بیراهه نرود،ازسنگ خارا محکم تراست،ودرکسب و کارازعسل شیرینتر.
طبرسی براین باور است،که صلد به معنای سخت است، و زمین صلد آن زمینی است که چیزی در آن نمی روید.[۲۰۶]
علامه در ذیل این آیه بیا ن میداردکه،حالکسی که در انفاقش ریا میک
ند،مانند سنگ صافی است،که مختصر خاکی روی آن با شد،که به وسیله آن تزیین شده باشد،و همین که باران تندی بر آن ببارد،این بارانی که مایع سرسبزی خاک است،روی آن اثر ندارد، آن یک کم خاک به وسیله باران شسته میشود، وفقط سنگ صاف می ماند،و هرچندکه باران از اسباب رشد ونمو است، وخاک هم سبب دیگری، اما وقتی محل این آب وخاک سنگ باشد عمل این دو سبب نیز باطل می شود.[۲۰۷]
طریحی این حدیث رابراساس جناس لفظ واژه“صَلْداً درآیه و الصَّلْدِ“درحدیث بیان کرده است،تشبیه آورده شده برای بیان ایمان مومن که در راسخ بودن هم چون سنگ سختی است، که هیچ عمل باطلی در آن اثر نکرده، که باعث تزلزل آن شود،و ایمان وی را کاهش دهد،آب وباران که از اسباب حیاتند،در این سنگ بی اثر است، با این تفاوت که در این حدیث امور نفوذ کننده، اسبابی غیر حق و باطل هستند،و ایمان مومن هم چون سنگ سخت وصاف در برابرهر سببی که بخواهد در ایمان وی اثر کند، بی تاثیر است.
۲-۲-۱۴-صید
درباب دال مولف بیان کرده است،که واژه صید به معنای شکاری است،که از آن کسی نباشد،وخوردنش حلال باشد.[۲۰۸] آیهی آورده شده دراین قسمت، عبارت است از:« أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعامُهُ مَتاعاً لَکُمْ وَ لِلسَّیَّارَهِ وَحُرِّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماًوَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ»(مائده/۹۶)«شکار دریایى و خوردن آن به جهت بهرهمند شدنتان از آن، بر شماو مسافران حلال شده است، و شکار صحرایى تا هنگامى که در احرام هستید،بر شما حرام شده، از خداوندى که به نزد او گرد آورده مىشوید، بترسید.»
حدیثی که در ذیل آیهی بالا آورده شده، عبارت است از: قَالَ یَا مُحَمَّدُ ادْنُ مِنْ صَادٍ فَاغْسِلْ مَسَاجِدَکَ وَ طَهِّرْهَا وَ صَلِّ لِرَبِّکَ.[۲۰۹] اى محمّد نزدیک صاد شو و مساجد (مواضعى که در سجودروى زمین قرار مىگیرد.) خود را بشوى، و طاهر نما و سپس براى پروردگارت نماز کن.
راغب در مفردات،بر این نظر است که “الصیدان” به معنای دیگ های سنگی است، وهم چنین بیان داشته که، آن را صاد نیز گویند.[۲۱۰]
طریحی این حدیث را براساس جناس لفظ، واژه صید درآیه و صاد،در حدیث بیان کرده است، وحدیث ارتباطی به آیه ندارد،چرا که صید درآیه به معنای شکارو صاد درحدیث به معنای چشمه است.
۲-۲-۱۵-بتر
مولف براین باوراست،که واژه بتربه معنای قطع ازخیراست.[۲۱۱] آیهی آورده شده، در ذیل این واژه عبارت است از: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر»(کوثر/۳)« بی گمان دشمن و خصم تو ابتر و بدون عقب خواهد بود.»
حدیثی که، طریحی در ذیل واژه بیان داشته است، عبارت است از:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَدَّعِیهِ غَیْرُ صَاحِبِهِ إِلَّا بَتَرَ اللَّهُ عُمُرَه.[۲۱۲] امام صادق (علیه السلام) می فرمود: این امر (امامت) را غیر صاحبش ادعا نکند، جز اینکه خدا عمرش را قطع کند.
مولف معجم مقاییس اللغه بیان کرده،که بتر به معنای قطع شدن قبل از تمام شدن است.[۲۱۳] درتفسیر مجمع البیان مولف براین نظراست،که دشمن تو که واصل بن وائل است منقطع از خیر است.[۲۱۴]
علامه بیان می دارد،که ابتر در آیه به معنای اجاق کور است.[۲۱۵] راغب در مفردات بیان داشته است،که بتر مانند کلمه بتک به معنای بریدن و قطع کردن است، بااین تفاوت که کلمه بتردرمورد بریدن دم بکارمیرود، و سپس به کسانی که فرزندی از آنان باقی نمی- ماند، و کلمه ابتربه معنای کسی است،که یاد خیر از وی منقطع است.[۲۱۶]
این حدیث براساس جناس لفظ واژهابتر،درآیه و بتردرحدیث بیان شدهاست، وشخصی که ادعای امامت کند، خداوند وی را مورد بتر قرار میدهد، و عمرش را قطع می کند؛یعنی عمرش را کوتاه میکند، و ازجهتی دیگر نیز میتوان گفت، شحصی که خدا عمرش را کوتاه کند، در واقع خیری را از وی را قطع کرده است،چرا که یکی از نعمت های خیری که خداوند به انسان می دهد،عمر طولانی است.
۲-۲-۱۶-تبر
۴۰ ـ آموزش کارکنان
۵
۱۴
۶
۱۰/۲
میانگین نمرات کل مؤلفههای ارزشهای حرفهای ۵۰/۲ از ۳ بود. که با توجه به درجهبندی مقیاس لیکرت (۱ تا ۳) نشان داد که دیدگاه اکثر کارکنان نسبت به میزان اهمیت مؤلفههای ارزشهای حرفهای در محدوده به نسبت مهم و مهم قرار دارد.
از یافتههای دیگر پژوهش این است که در مجموع، مؤلفههای؛ دقیق بودن در کار، صداقت و صراحت در کار، رازداری و امانتداری، رعایت حقوق افراد، رعایت انصاف، مسؤولیتپذیری در کار و پاسخگویی، احترام به زیردستان و اطرافیان، دلبستگی و علاقه به کار، وفای به عهد، ارتباط خوب با سرپرست و روح همکاری و مشارکت، حفظ حریم شخصی، یاریرسان بودن در کار، انضباط کاری، پایبندی به قراردادها، ملاحظه کاری و مراعات در کار، رفق و مدارا با همکاران، دیگردوستی، شایستگی و صلاحیت حرفهای، خردورزی، خودتنظیمی، احساس مسؤولیت نسبت به همکار، موفقیت در حرفه، تعهد به داشتههای تخصصی از بااهمیتترین ارزشهای حرفهای بودند که کارکنان اعلام نموده بودند.
فصل پنجم
نتایج پژوهش
۵ـ۱ـ بحث و نتیجهگیری
ارزشهای حرفهای اساس عملکرد کارکنان میباشند که تعاملات کارکنان با شهروندان، همکاران، سایر افراد حرفهای و عموم مردم را هدایت مینمایند و چارچوبی برای تعهد به رفاه شهروندان و راهنمایی برای رفتار اخلاقی در جهت تدارک خدمات بشردوستانه فراهم میآورند (حسینی و دیگران ۱۳۹۱: ۷۰). ارزشهای حرفهای هر سازمان نشاندهنده ارزشها، باورهای آن سازمان و در مجموع گویای فرهنگ سازمانی آن مجموعه است.
از آنجایی که کدهای اخلاقی زمینه مناسبی را جهت ارتقای کیفیت ارائه خدمات فراهم میآورند، ارائه خدمات با استاندارد مطلوب نه فقط از طریق توسعه دانش و فناوری افراد شاغل در یک حرفه بلکه از طریق تدوین یکسری استانداردهای اخلاقی و ارزشی، امکانپذیراست که نظرات افراد در آن حرفه نیز در طراحی کد اخلاقی لحاظ شده باشد. بنابراین این پژوهش با هدف مشخص کردن مؤلفههای اساسی ارزشهای حرفهای، ارائه چارچوب تعریفی از قلمرو آن ها از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال انجام گرفت.
یافتههای این پژوهش حاصل تحلیل مصاحبهها و دیدگاه شرکتکنندگان در مطالعه بود که منجر به شناسایی مؤلفههای اساسی ارزشهای حرفهای گردید. یافتهها نشان داد که مؤلفههای اساسی ارزشهای حرفهای در این مطالعه دربر گیرنده ۴ درونمایه اصلی؛ بعد شخصی، حرفهای، اجتماعی و سازمانی است.
الف) مؤلفههای اساسی ارزشهای حرفهای، بعد شخصی و فردی را شامل میشد. در این بعد، شغل و حرفه بالقوه دارای ارزش درونی و شناختی است. اکثر شرکتکنندگان اذعان کردهاند شغل برای آنان نوعی تجربه و شناخت میباشد، تجربه و شناختی که نوعی پاداش درونی تلقی میگردد. از اینرو حرفه برای آنان ارزشمند است که فرصت رشد شخصی را برای آنان فراهم میآورد. درونمایههای فرعی؛ تحرک عقلی یا تجربهاندوزی و شناخت، دیگردوستی، موفقیت در حرفه، خردورزی، خودتنظیمی و خودکنترلی، بعد شخصی ارزشهای حرفهای را توصیف میکردند. این یافته به لحاظ نظری، نظریههای ساپر (۱۹۸۹)، الیزور (۱۹۹۱)، مولر (۱۹۹۲) و چلبی (۱۳۸۶) را تأیید میکند. ساپر با تقسیم ارزشهای
اگر سطح و میزان درختان و فضای سبزی کاهش یابد، مشکل انسان در رابطه با وجود گاز کربنیک در هوا و کمبود اکسیژن افزایش مییابد. علفها و چمنزارها اگر چیده و کوتاه نشوند سطح سبز زیادی را به وجود میآورند مثلا یک مترمربع چمن چیده (بریده) شده به ارتفاع ۵-۳ سانتیمتر دارای ۶ تا ۱۰ مترمربع سطح سبز میباشد. در صورتی که همین چمن در حالت کوتاه نشده در هر مترمربع دارای ۲۰۰ مترمربع سطح سبز است. براساس این محاسبه تنها ۱/۵ مترمربع چمن کوتاه نشده میتواند به اندازه نیاز یک انسان در یک سال اکسیژن تولید کند[۱۵].
۱-۱۰ فرضیات تحقیق
سطح سرویس معابر و معماری شهرها و تخصیص سرانهی فضای سبز شهری بر اساس انسان جوابگوی تامین اکسیژن مورد نیاز شهرها نبوده و نیاز به چشمانداز و استراتژی جدیدی بر مبنای تعامل انسان، جنگل و خودرو میباشد.
۱-۱۱ سوالات تحقیق
الف) نقش انسان شهرنشین و آثار آلودگی زیست محیطی در شهرها کدامند؟
ب) نقش کاشت جنگلهای شهری در توسعه و حفظ محیطزیست شهری و تولید اکسیژن مورد نیاز انسان کدامند؟
ج) دلایل پاسخگو نبودن معماری شهرها در ارائه سطح سرویس مناسب کدامند؟
ه) عوامل ایجاد ترافیک شهری کدامند؟
و) عوامل ایجاد آلودگی زیست محیطی در شهرها کدامند؟
ز) عوامل نیاز به معماری نوین در شهرسازی کدامند؟
ح) عوامل توسعهی پایدار و حفظ محیط زیست شهری کدامند؟
ط) عوامل نیاز به چشمانداز و استراتژی جدید در طراحی شهرها کدامند؟
ی) عوامل نیاز به چشمانداز و استراتژی تعامل انسان+جنگل+خودرو کدامند؟
۱-۱۲ اهداف تحقیق
بررسی روابط علت و معلولی توسعهی شهرنشینی و ترافیک حاصل از خودروها و عابرین پیاده و معماری شهری در تولید CO2 و جلوگیری از افزایش آلودگی زیست محیطی با توسعهی جنگلکاری شهری برای پیشنهاد تدوین چشمانداز معماری شهری و افزایش سطح سرویس معابر با اولویت توسعه و حفظ محیط زیست،با بهره گرفتن از روش” سیستم پویا” و نرمافزار"ونسیم” است.
۱-۱۳ کاربردهای تحقیق
تبیین چشمانداز و استراتژی جدید معماری شهری با تخصیص سرانه فضای سبز بر اساس خودرو در طراحی و معماری شهرها و دستیابی به استانداردهای جدید در سطوح محلی تا بینالمللی در توسعه و حفظ محیط زیست شهرها برای دستیابی به توسعهی پایدار شهری از کاربردهای تحقیق بوده که توسط سازمانهای مرتبط با نیازسنجیهای علمی، میتواند بکارگیری شود.
۲- ۱ مقدمه
مشکلات و معضلات ترافیک شهری با رشد و توسعهی شهرها بزرگتر و پیچیدهتر شدند و آرزوی دیرینهی انسان برای رسیدن به رفاه مطلوب شهرنشینی مانند سرابی در افق چشمانداز زندگی آدمی و در میان آلودگیهای زیستمحیطی در حال نابودی است، اما تلاش برای رسیدن به شهری آرمانی همچنان ادامه دارد و اندیشههایی در آسمان غبارآلود شهرها به دنبال راه نجاتی هستند و بزرگترین دلیل این ادعا نیز تدوین استاندارهایی محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی توسط اندیشمندان و صاحبنظران رشتههای مرتبط با شهرسازی و حملونقل و مدیریت ترافیک شهری در این زمینه میباشد و در تعاریف سطح سرویس و استانداردهای سرانهی فضای سبز به این موارد اشاره شده است.
۲-۲ پیشینه و تاریخچه تحقیق
در مقالهی"طراحی مدل سیاستگذاری انرژی در صنعت نفت و گاز با گزینههای مبتنی بر طرح هدفمندسازی یارانهها” استفادهی موردی از روش"سیستم پویا” و نرمافزار “ونسیم"توسط محققین انجام شده است
در این مقاله مدل سیستم پویایی ارائه شده که سیاستهای مختلف صنعت نفت را ارزیابی میکند. همچنین صادرات نفت و گاز و تزریق مازاد گاز به مخازن نفتی در این مدل برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا در نظر گرفته شده است. در نتیجه، اثر گزینههای مختلف سیاستهای نفتی و گازی در بخشهای مختلف اقتصادی ایران، همراه با اثر متقابل مصرف انرژی و درآمد نفتی آزموده شسده است. با توجه به اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها سه گزینهی افزایش قیمت گاز مصرفی، افزایش تزریق گاز به مخازن نفتی و افزایش همزمان سهمیهی اوپک و تزریق گاز به مخازن نفتی برای بررسی روندهای آتی متغیرهای اصلی همچون میزان مصرف گاز بخش خانگی، تجای و عمومی و میزان مصرف کلی گاز مورد ملاحظه قرار گرفته است.نتایج بیان میکند، افزایش قیمت گاز باعث کاهش مصرف کلی گاز در کشور میشود و نیز زمانی تزریق گاز به میادین نفتی برای کشور ایجاد ارزش میکند که سهم ایران در اوپک افزایش یابد.[۱۶]
اکثر مطالعات انجام یافته در زمینهی چشمانداز معماری و شهرسازی و سطح سرویس معابر وحفظ و توسعهی محیط زیست شهری در کشورمان، به روش “سیستم پویا” و با بهره گرفتن از نرمافزار “ونسیم” نبوده است. در سایر روشهای مطالعاتی و نرمافزاری نمیتوان تاثیرات متقابل سیاستهای مختلف بر معماری و سطح سرویس معابر و آلودگیزیستمحیطی شهری را بررسی کرد، اما سیستم پویا ضمن برطرف کردن این مشکلات، امکان تحلیلهای متفاوت و کلان برای تصمیمگیریهای علمی را فراهم میآورد. پس برای ایجاد استانداردهای جدید در طراحی شهرها، در راستای توسعهی پایدار شهری با اولویت حفظ و توسعهی محیطزیست شهری، به صورت علمی و عملی و با بهره گرفتن از نرمافزارهای جدید ضروری است تا در این زمینه، کاری نوآورانه انجام گیرد.
تعیین سطح و سرانهی فضای سبز در ایران تاکنون بر اساس استانداردهای مورد استفاده در کشورهای دیگر بوده است[۱۷]. در جدول (۲- ۱) به برخی اشاره شده است.
جدول(۲-۱) سرانه فضای سبز ایران و برخی کشورهای جهان(سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ۱۳۸۰)
ردیف | سازمان / کشور | سرانهی فضای سبز بر حسب مترمربع |
۱ | وزارت مسکن و شهر سازی | ۷ تا ۱۲ |
|
در واقع قراردادهای امتیازی، قراردادی مبتنی بر واگذاری نفت استخراج شده و یا یک میدان مشخص از سوی دولت که مالک آن است به شرکت خارجی در راستای انجام فعالیتهای اکتشافی، تولیدی و بازاریابی محصولات میباشد.[۱۲۸]
این نوع قراردادها در حدود اوایل قرن ۲۰ اختصاص به شرکتهای نفتی اروپایی و آمریکایی داشته که در آن سرمایه گذار در منطقه جغرافیایی دارای امتیاز مجازی به نحو انحصاری و با مجوز مقام صالح (معمولا دولت از طریق وزارت صنایع و با تصویب هیات وزیران اقدام به اعطای امتیاز میکند) به اکتشاف و بهره برداری میپردازد و همچنین سرمایهگذار میتواند بدون محدویت زمینهای موات مورد نیاز برای انجام امور مرتبط با امتیاز را تصرف و تملک کند که سرمایه گذار مالک نفت تولید شده در محدوده دارای اختیار تلقی میگردد و اگر هم به تولید نرسد سرمایه گذار میتواند طی ۴ سال از امضای قرارداد حداکثر برای دو دوره دو ساله تقاضای تمدید نماید که ممکن است مورد موافقت قرار گیرد.
نخستین امتیاز، در ایران در رابطه با نفت در سال ۱۸۸۳ میلادی به آبرت هوتز هلندی در مورد استخراج معادن نفت دالکی (در حوالی بوشهر) اعلاء گردید. اما حفاری در این منطقه نتایج مطلوب نداشت و این شرکت منحل شد.
دومین قرارداد در این زمینه، قرارداد امتیازی رویتر بود که در آغاز به عنوان راه آهن داده شد. این واقعیت که نفت بعد از تولید باید از سر چاه به بازار رسانیده شود توجه مساله حمل و نقل در صادرات نفت را حیاتی کرد و در آن زمان راه آهن تنها وسیله مهم حمل و نقل بوده به هر حال امتیاز رویتر به جایی نرسید.
این قراردادها در واقع خساراتی عظیم به کشور ایران وارد آوردند که در اینجا به دو مورد از مواد این قراردادها که نشان دهنده این خسارات بر کشور است، میپردازیم:
در قرارداد رویتر در قسمت دوم این قرارداد آمده است:
«دولت ایران از برای مدت هفتاد سال امتیاز مخصوص و انحصار قطعی راه آهن بحر خزر الی خلیج فارس را به بارون رویتر … واگذار می کند و همچنین به ایشان حق مخصوص و انحصاری و قطعی میدهد که هر شعبات راه آهن که مناسب بداند خواه به جهت اتصال ولایات و شهرها در داخل خاک ایران، خواه به جهت اتصال راههای ایران به راههای آهن ممالک خارجه ….بسازند و به کار بیندازند».
همچنین در قسمت یازدهم این قرارداد چنین مقرر شده بود:
«دولت علیه ایران به حکم امتیاز نامه و قرارنامه حاضر، به اصحاب این امتیاز حق مخصوص و امتیاز انحصاری و قطعی میدهد که در مدت طول این امتیاز در تمام ممالک ایران معادن زغال سنگ و آهن و مس و سرب و …..و هر معدن دیگر که ایشان مناسب بدانند کار بکنند و از آنها منفعت ببرند به غیر از آن معادنی که ملک مردم است و ….».[۱۲۹]
نهایتا این قراردادها از حیث تاریخی قدیمی ترین قرارداد نفتی هستند و بازار این قراردادها در فاصلهی دو جنگ جهانی خیلی گرم بود، غولهای نفتی از رهگذر همین امتیازها بر ذخایر نفتی دنیا تسلط یافتند. حتی عدهای این قراردادها را انتقال حاکمیت میدانستند.
بند اول: ویژگیهای مهم قراردادهای امتیازی
- هزینه و ریسک با شرکت نفت خارجی به عنوان دارنده حق الامتیاز، برای اکتشاف و بهره برداری در محدوده مورد توافق است.
-حق شرکت نفت خارجی در مالکیت محصول و دسترسی به تولیدات.
-تعهد سرمایه گذار خارجی (شرکت نفت خارجی) در پرداخت مالیات زمین به کشور میزبان در طول مدت اکتشاف و بهره برداری. مالیات بر اساس سود نهایی به دولت میزبان پرداخت میشود.
-به دولت میزبان در طول مدت امتیاز، حق حاکمیت پرداخت خواهد شد.
- تعهد شرکت نفت خارجی در پرداخت حق الامتیاز به صورت نقدی یا مقداری از محصول به کشور میزبان.
- باقی ماندن مالکیت و کنترل تجهیزات و وسائل نصب شده که به منظور و در جهت اجرای قرارداد مورد استفاده برای شرکت نفت خارجی است.[۱۳۰]
بند دوم: حقوق دارنده امتیاز
بر اساس قراردادهای امتیازی، معمولا حقوق اعطا شده و الزامات تحمیلی به دارنده قرارداد امتیاز میتواند در موارد ذیل خلاصه شود:
- معافیت از مقررات ارزی
- حق اجرایی جهت کشف و توسعه ذخایر نفتی با ریسک شرکت نفت خارجی.
- پس از کشف ذخایر نفتی به میزان تجاری، شرکت عامل، حاکمیت کامل بر مراحل مختلف عملیات مانند فرآورش و بازاریابی را نیز در اختیار دارد.
- پس از تامین الزام عرضه به بازار محلی، کمپانی نفتی میتواند با مابقی منابع هیدرو کربونی کشف شده، هر طور که میخواهد عمل نماید.
- کارخانه و تجهیزات به کمپانی نفتی تعلق دارد.
بند سوم: وظایف دارنده امتیاز
-پرداخت حق الارض و بهر مالکانه تا دوره اش سپری شود یا لغو قرارداد.
-پرداخت درصدی از درآمد خالص مخزن بعنوان مالیات.
بند چهارم: طول مدت قرارداد امتیازی
-در صورت کشف نفت به میزان تجاری حدود ۶-۵ سال
-در صورت عدم کشف نفت به میزان تجاری حدود ۴۰-۲۵ سال
بند پنجم: انواع قراردادهای امتیازی
امتیازهای قبل از سال ۱۹۵۰ با امتیازهای بعد آن بسیار تفاوت دارد قبل از دوره ۱۹۵۰ به امتیازی سنتی شهرت دارد بعد از آن امتیازها تحولاتی داشتند که به قراردادهای امتیازی مدرن معروف شدند. در امتیازهای سنتی ویژگیهایی وجود دارد که در مدل جدید بسیار تعدیل شدند.
الف-قراردادهای امتیازی سنتی
ب-قراردادهای امتیازی مدرن
۱ـ قراردادهای امتیازی سنتی
این قرارادادها که به دور
ه قبل از دهه ۱۹۵۰ میرسد، در واقع قراردادهای است که در آن محدوده جغرافیای بسیار وسیع به دارنده امتیاز اعطاء میگردد و از دوره زمانی طولانی برخورددار بود. به طور مثال در ابتدا مدت اعطای این امتیازات ۵۰ تا ۱۰۰ سال بوده است و همچنین منطقه وسیعی بالغ بر یک میلیون کیلومترمربع با منافع عالی به دارنده امتیاز که کنترل کامل بر توسعه و تولید نفت از جهات مختلف داشت، واگذار میگردید. مهمترین ویژگی آن، این بود که شرکتهای خارجی به عنوان مالک انحصاری مخازن نفتی کل یک کشور تلقی میگردیدند. علاوه بر همه اینها شرکت دارنده امتیاز، همچنین بر پروژه کنترل کامل داشت من جمله در خصوص سطح عملیات، نرخ و میزان تولید، تعیین و اجاره پرسنل و حتی تعیین قیمت نفت و گاز. در قراردادهای امتیازی سنتی (اولیه) سود و سهم کشور میزبان و همچنین برخی مالیاتها محدود به حق الامتیازی بود که به عنوان مبلغ معینی پول و یا درصدی از تولید در قرارداد تعیین میگردید.[۱۳۱]
از دیگر ویژگیهای این قراردادها عدم درج شروط و مقررات مرتبط و مورد نیاز برای مذاکره مجدد و تعدیل بود. از نظر دولت میزبان این شکل از قراردادها مقرون به صرفه نبود به دلیل معایب زیادی که دربر داشت:
من جمله معایب این قراردادها میتوان به مدت طولانی، منطقه بسیار وسیع جغرافیایی موضوع قرارداد، عدم امکان اصلاح و تعدی قرارداد، فقدان هر نوع مشارکت و کنترل روند مدیریت و عملیات تولید و همچنین سهم ناچیز در تولید و نفت تولیدی اشاره نمود.اولین قرارداد به این شکل در بخش صنعت نفت در سال ۱۹۰۱ به وسیله دولت ایران به ویلیام دارسی انگلستان واگذار گردید که در واقع شروع توافقهای امتیازی محسوب میگردد.
۲ـ قراردادهای امتیازی مدرن
-
- و َلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا (نساء: ۱۴۱) ↑
- مصباح یزدی، ۱۳۷۸، ص ۴۱۵-۴۱۷ ↑
- مطهری؛ ۱۳۶۱، ص۳۸ ↑
- رساله عملیه، مسأله ۲۸۳۱ ↑
- همان، مسأله ۲۸۲۹ ↑
- هود: ۱۱۳ ↑
- المیزان، ج ۱۱، ص۵۱ ↑
- شیخ حرّ عاملى، وسایل الشیعه، ح ۹ و۱۰ ↑
- شکوری، ۱۳۶۱، ص ۳۶۵ ↑
- بقره: ۲۲۲ ↑
- المیزان، ج ۲، ص ۲۰۵ ↑
- و لا تمسکوا بعصم الکوافر.. مممتحنه ۱۰ و لاتنکحوا المشرکات حتی یومن … بقره ۲۲۱ ↑
- عمید زنجانی، همان،ص ۲۰۹ ↑
- جعفر بن حسن حلی، شرایع الاسلام، ص ۵۲۱ ↑
- عمید زنجانی، حقوق اقلیت ها، ص ۲۰۶ ↑
- دور أهل الذمّه على أقسام ثلاثه: أحدها دار محدثه، و هو أن یشتری عرصه و یستأنف فیها بناء، فلیس له أن یعلو على بناء المسلمین إجماعا، لقوله علیهالسّلام: «الإسلام یعلو و لا یعلى علیه» و لأنّه یشتمل على اطّلاعهم على عورات المسلمین، و على استکثارهم و ازدیادهم علیهم. أمّا لو انهدمت دار الذمّیّ العالیه فأراد تجدیدها، لم یجز له العلوّ على المسلم إجماعا، و لا المساواه على الخلاف. و کذا لو انهدم ما علا منها و ارتفع، فإنّه لا یکون له إعادته. (تذکره الفقهاء، ج۹، ص۳۴۶) ↑
- ↑
- عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ لَا یُنْخَلُ لَهُ الدَّقِیقُ وَ کَانَ عَلِیٌّ ع یَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّهُ بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ یَطْعَمُوا أَطْعِمَهَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّل(المحاسن، برقی، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۴۴۱)؛ مسلمانان تا وقتی که بهپوشیدن لباس غیرمسلمانان و خورد غذای آنها روی نیاورده اند، مشکلی نخواهند داشت. اما وقتی بهفرهنگ آنها رو آوردند خداوند نیز ذلت و بیچارگی را بر آنها چیره می کند. ↑
- المحاسن، ح ۶۲۴؛ وسایل الشیعه، ج ۴، ص ۳۸۳، ح ۱؛ بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۰، ح ۱۸ و ج ۷۶، ص ۱۱۲، ح۱۴ ↑
- ↑
- وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۸۵ / جواهرالکلام، ج ۲۲ ↑
- وسائلالشیعه ج۱۵، ص ۲۴۸ ↑
- در این مقاله عنوان از مقاله دکتر الویری با عنوا ارتباطات میان فرهنگی در دهه های نخستین اسلامی استفاده شده است ↑
-
- ابن اعثم، ۱۴۰۶ق، ج۱، صص۱۱۹-۱۲۰ ↑
- همان، صص۱۴۷ ↑
- همان، ص۱۷۳ ↑
- همان، ص۱۸۴ ↑
- همان، ص۱۸۶ ↑
- Cf: Encyclopedia of Islam, V4. p: 928 ↑
- همان، ص۱۸۹ ↑
- همان، ص۲۸۳ ↑
- بلازری، ۱۳۴۶ش، ص ۲۳۹ ↑
- مطهری،مرتضی،بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی،ص۱۴ و ۱۵ ↑
- امدی،عبدالواحد بن محمد،غرر الحکم، ج۲، ص۵۰۸ ↑
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۶۸ ↑
- مصباح یزدى، محمدتقی،اخلاق در قرآن، ج ۲، ص ۱۲۰۱ ↑
- در رویکرد مقایسهای این سخن شبیه نظریه آمارتیاسن درباره «آزادی» است. آمارتیاسن همان جایگاهی را به «آزادی» میدهد که اسلام به «عدالت» قائل است. آمارتیاسن آزادی را هم شیوه و هم محتوان میداند که هر دوی اینها با مشارکت حداکثری مردم قابل دسترس است(ر.ک: سن، توسعه یعنی آزادی، ۱۳۹۳چ۵، ترجمه محمدسیعد نوری نائینی، ص۹۹). ↑
- جوادی آملی، ۱۳۸۸، ص ۴۶ ↑
- لا یَنْهَاکم اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَتِلُوکُمْ فى الدِّینِ وَ لَمْ یخْرِجُوکم مِّن دِیَرِکُمْ أَن تَبرُّوهُمْ وَ تُقْسِطوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِب الْمُقْسِطِینَ(ممتحنه/۸). ↑
- وَ لا یَجْرِمَنَّکمْ شنَئَانُ قَوْمٍ عَلى أَلا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَب لِلتَّقْوَى(مائده: ۸) ↑