طبقه بندی انسانها بر اساس رفتار عملی از قدیم الایام مرسوم بوده و این امر در مورد افراد بزهکار نیز وجود داشته است. اولین تقسیم بندی علمی مجرمین توسط سزار لمبروزو[۶] پزشک و جرم شناس ایتالیایی صورت گرفت. او بزهکاران را به بالفطره ، مجنون، اتفاقی و عاطفی تقسیم نمود.
- بزهکاری اتفاقی
این نوع بزهکاری معمولاً به اعمالی اطلاق میگردد که مرتکب بدون داشتن ویژگی یک تبهکار، به طور اتفاقی و تصادفی و در اثر وجود شرایط خاص و فشارهای خارجی که امکان فرار از تأثیرات آن برای یک فرد عادی امری مشکل است، به ارتکاب عمل دست می زند. مرتکبین این گونه جرایم عمدتاًً در زندگی اجتماعی افرادی سازگار بوده و با همنوعان خود تفاوت چندانی نداشته و در اجتماع دارای هنجارهای مطابق با موازین و اخلاق عمومی هستند (نجفی توانا، ۱۳۸۹).
بزهکاران اتفاقی همان طوری که پیناتل[۷] می نویسد«تمایل به ارتکاب بدی ندارند و انگیزه آنان در ارتکاب بزه مقتضیات خارجی است، ارتکاب بزه اتفاقی آنان مخصوصاً ناشی از عدم پیشبینی است»(پیناتل، ۱۹۶۳).
بزهکاران اتفاقی را مرتکبین جرایم غیرعمدی ، اشخاصی که از روی جهالت و ناشی گری، غفلت، تصادف، فورس ماژور، شبه موضوعی، اعمال حق، انجام وظیفه، دفاع مشروع یا ضرورت و اضطرار مرتکب جرم میگردند تشکیل میدهند(کی نیا، ۱۳۷۰).
- بزهکاری حرفه ای
در مقابل بزهکاران اتفاقی ، مجرمانی قرار دارند که به دلیل سابقه فراوان و تجربه بزهکاری به صورت مجرم بالعادت درآمده و بدون تأثیرپذیری از تحمل مجازات و اقدامات تامینی با آگاهی و اطلاع از نتایج جامعه از عمل بزهکارانه با فراغ بال و طیب خاطر مبادرت به انجام عمل خلاف می نمایند(نجفی توانا، ۱۳۸۹).
پیناتل جرم شناس فرانسوی در رابطه با این دسته از بزهکاران میگوید: « این گروه از بزهکاران اولین جرم خود را در سنینی که روش ملایمی دارند مرتکب میشوند و تقریباً جرم آنان منحصراًً علیه اموال است و کمتر تحت تأثیر تمایلات فطری هستند و انگیزه آنان ضعف روحی خاص آنان است، ولی پس از ارتکاب اولین جرم، عوامل مختلف دست به هم میدهند تا از چنین فرد بزهکاری تکرار کننده جرم بسازند. اینان عادت فرض با ارتکاب جرم پیدا میکنند و بزهکاری را شغل حقیقی خود میسازند(پیناتل، به نقل از نجفی توانا، ۱۳۸۹).
استفانی[۸] و همکارانش معتقدند: «بزهکاری برای چنین فردی اشتغالی است لذت بخش و مطبوع طبع او که با خلق و خو و استعدادهایش سازگار است». تبهکار حرفه ای در شروع به طور اتفاقی و سپس به علت مزایای حاصله از اولین بزهکاری آن را ادامه میدهد و چون از نظر روانی خود را کامیاب دیده، دیگر راهی را که برگزیده رها نمی کند استفانی بعد از بیان استدلال فوق میگوید:« در هر حال بزهکاری حرفه ای یک واقعیت اجتماعی است که بدبختانه غیرقابل تردید میباشد» (استفانی و بکر ، ۱۹۹۴).
۲-۲-۲ ب) بزهکاری فردی و بزهکاری گروهی
بزهکاری فردی یا انفرادی به جرمی اطلاق میگردد که فاعل اصلی آن یک نفر باشد. در حالی که بزهکاری گروهی یا دسته جمعی توسط چند نفر انجام می شود. بزهکاری گروهی شامل دسته های دونفره تاگروه های بسیار متشکل سازمان یافته ملی یا فراملی میباشد.
بزهکاری گروهی میتواند به وسیله یک گروه تصادفی و غیرسازمان یافته و یا یک باند سازمان یافته مشتکل ارتکاب گردد. در بحث بزهکاری گروهی باید از بزهکاری توده ای یا دسته جمعی نیز نام برد این نوع بزهکاری برعکس نوع سازمان یافته باندی که معمولاً متشکل از افراد حرفه ای و مشخص میباشند. عمدتاًً غیرمتشکل ، و در شرایط خاصی توسط تعدادی از افراد یک محله، ده و …. به وجود میآید و تحت هدایت یک فرد یا چندنفر به ارتکاب اعمال جنایتکارانه و بعضاً سبعانه دست میزنند (نجفی توانا، ۱۳۸۹).
شازال[۹] جرم شناس و حقوقدان و متخصص حقوق اطفال در فرانسه ، بعد از بررسی و مطالعات فراوان در زمینه بزهکاری در مورد کنش آن ها بسوی بزهکاری می نویسد؛ «در باند، جوانان کمبودهای محیط خانوادگی و مشقت فقر را در گردهمایی ها و دوستیهای خود جبران میکنند. باند برای جوانان بزهکار نشانگر یک قدرت و ثروتی است که نیازهای امنیتی وی را تأمین و تأکیدی بر اصالت وجود وی میباشد.»(شازال، ۱۹۷۰).
۳-۲-۲ ج) بزهکاری بزرگسالان و بزهکاری اطفال
بزه پدیده اجتماعی بسیار پیچیده ای است که نیرو و وقت زیادی در سالهای اخیر برای تبیین و تشریح و توضیح علت وجودی آن صرف شده است. بررسی اثرات دوران مختلف زندگی افراد بر رفتارهای بزهکارانه آن ها یکی از موضوعات بسیار مهم تلقی می شود.مطالعات انجام شده در این زمینه بیانگر این مطلب است که هیچ شرایط سنی منافات با ارتکاب عمل بزهکارانه ندارد بچه ها، نوجوانان، جوانان ، بزرگسالان و پیران همه
میتوانند مرتکب بزهکاری شوند. معذالک کیفیت و کمیت جرم ارتکابی هر کدام از این گروههای سنی با هم متفاوت است این تفاوت نه تنها در کمیت بلکه در نحوه ارتکاب ، انگیزه عمل و هدف مورد جستجو نیز مشاهده می شود.به طور کلی جرایم اطفال از سه ویژگی مهم برخوردار است که توجه به آن ها تفاوت موجود بین بزهکاری بزرگسالان و اطفال را توجیه می کند:
-
- بزهکاری اطفال در بیشتر موارد اتفاقی است و به همین جهت در اکثر موارد بعد از گذشت مدتی تکرار نمی شود، در میان اطفال بعضاً افرادی هستند که به دلیل سابقه تکرار جرم، شرایط سنی ، آلودگی جنایی به یک بزهکار نیمه حرفه ای تبدیل شده و در انجام جرم با تهیه و توجه به جوانب امر اقدام می نمایند؛ و در این قسمت بزهکاری اطفال به بزهکاری بزرگسالان نزدیک می شود.
-
- بزهکاری اطفال نسبت به بزرگسالان از پیچیدگی کمتر و از سادگی بیشتری برخوردار است به همین جهت ارتکاب قریب به اتفاق این گونه جرایم مختص کودکان است و بزرگسالان به ندرت مرتکب آن میشوند تخریب وسایل نقلیه عمومی و خصوصی. سرقت از مغازه های بزرگ دعواها و زدوخوردهای مقطعی از آن جمله اند.
- اطفال خردسال در ارتکاب جرایم معمولاً کشش فراوانی به انجام دسته جمعی آن ها دارند و از انجام عمل خلاف به تنهایی احتراز میکنند. حضور در جمع، به طفل قدرت و شجاعت بیشتری میدهد و دست زدن به عمل خلاف آسانتر به نظر میرسد طفلی که با دوستان مرتکب یک عمل مجرمانه می شود، شاید هرگز به تنهایی قادر به انجام آن نباشد(نجفی توانا، ۱۳۸۹).
۴-۲-۲ د) بزهکاری مردان و بزهکاری زنان
شکی نیست که در اکثر جوامع نسبت بزهکاری زنان به مردان کمتر بوده و این رابطه در بین دختران و پسران بزهکار نیز جاری است. مع الوصف؛ این حالت در جوامع مختلف ، همانند تمام پدیدههای اجتماعی تابع زمان و مکان بوده و بسته به فرهنگ و شرایط زندگی و اعتقادات مذهبی متفاوت است. این امر را می توان با مقایسه جمعیت کیفری زنان در کشورهای مختلف به خوبی مشاهده نمود. با این حال آمارها بیانگر اختلاف فاحش سطح بزهکاری مردان نسبت به زنان است(ملک محمدی، ۱۳۸۸).