۴- ارزیابی: به دورهای گفته میشود که در آن متخصصین ثبت تکنولوژی به مرور اطلاعات افشا شده، جستجو در حق اختراعهای ثبت شده، تحلیل بازار و تکنولوژیهای رقیب میپردازند تا پتانسیل تجاری سازی اختراع را تعیین کنند. بر مبنای این ارزیابی استراتژی واگذاری حقامتیاز به یک شرکت موجود یا راهاندازی یک شرکت جدید مشخص میشود.
۵- حفاظت: فرآیندی است که برای حفاظت اختراع پیگیری میشود تا انگیزه لازم در شخص ثالث برای تجاری سازی ایجاد شود. روش رایج برای حفاظت حق اختراع است که برای این کار باید در دفتر حق اختراع کشور محل اختراع پرونده تشکیل داد و در صورت لزوم در سایر کشورها نیز آن را به ثبت رسانید.
۶- بازاریابی: پس از معرفی تکنولوژی به دفتر ثبت تکنولوژی، کارشناسان شرکتهایی را که تجربه، منابع و شبکه های کسبوکار لازم برای عرضه تکنولوژی به بازار را دارا هستند شناسایی میکنند. این کار ممکن است به واگذاری حقامتیاز به یکی از این شرکتها یا شکلگیری یک شرکت جدید منتهی شود.
۷- الف): اگر ایجاد یک کسبوکار جدید به عنوان مسیر بهینه تجاریسازی انتخاب شد، دفتر ثبت تکنولوژی به بنیانگذاران شرکت جدید در برنامهریزی و ایجاد شرکت و تأمین سرمایه مورد نیاز برای راهاندازی کمک میکنند.
۷- ب): اگر بهترین راه تجاریسازی استفاده از یک یا چند شرکت موجود بود، کارشناس دفتر گیرندگان بالقوه امتیاز را شناسایی کرده و علایق، هدفها و برنامه های مشترک برای تجاری سازی کامل تکنولوژی را شناسایی میکند.
۸- واگذاری حق امتیاز: تفاهمنامهی واگذاری حق امتیاز قراردادی است مابین دانشگاه و شخص ثالثی که طی آن حقوق دانشگاه بر تکنولوژی در ازای منافع مادی یا غیرمادی به آن شخص واگذار میگردد. این تفاهمنامه در هر دو حالت بیانشده در قسمت ۷ کاربرد دارد. مفهومی به نام تفاهمنامهی اختیار نیز وجود دارد که از آن برای دادن فرصت به شخص ثالث برای ارزیابی تکنولوژی و بازار آن پیش از خرید حق امتیاز استفاده میشود.
۹- تجاریسازی: شرکت گیرنده حق امتیاز به توسعه تکنولوژی و سرمایهگذاری در آن برای تولید محصول یا خدمت میپردازد. این مرحله ممکن است در برگیرندهی، تحقیق و توسعه، کسب مجوزهای قانونی، بازاریابی و فروش، پشتیبانی، آموزش و نظایر آن باشد.
۱۰- درآمد: درآمد دریافتی از محل حق امتیاز میان سرمایهگذاران و دانشکدهها و مراکز تحقیقاتی و بودجهی عمومی دانشگاه توزیع میشود تا در فعالیتهای بعدی به کار گرفته شوند.(همان منبع )
۲-۲-۱۷- آموزش کار آفرینی و نقش مراکز علمی دانشگاهی
اواخر دهه ۵۰ میلادی، اولین کشوری که در این زمینه خیلی کلاسیک کارکرد و ترویج فرهنگ کار آفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد و آموزش هایی را دارد، کشور ژاپن بود. مسئله کار آفرینی در ژاپن به سطح دانشگاه ها هم کشیده شد. بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ میلادی بیش از ۹۶% نوآوری صنعتی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برجسته و برتر تبدیل کند، توسط کار آفرینان صورت گرفت.
آموزش کار آفرینی سیاستی است که به طور مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه کار آفرین در یک جامعه اثر میگذارد. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها بویژه کشورهای پیشرفته که حتی الامکان موانع و مشکلات بر طرف شده اند، دولتها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداختهاند. آموزش به تولید کنندگان کوچک بسیار اهمیت دارد. با اجرای این سیاست همواره می توان به اهداف گوناگونی مانند شناخت فرصتها و چگونگی بهره برداری از آن ها، آشنایی با تکنولوژی و دانش فنی جدید و چگونگی به کارگیری آن ها، روش های جدید علمی مدیریتی و بازرگانی جامعه عمل پوشید. آموزش میتواند بلند مدت (مانند آموزش از دوره دبیرستان به بعد) و یا کوتاه مدت (مانند سخنرانیهای ادواری) باشد.
تا به حال چهار دسته تحقیقات در زمینه کار آفرینی انجام شده است که عبارتند از:
۱) مطالعات در خصوص ویژگیهای کار آفرینان
۲) مطالعات در خصوص ساز و کارهای تشکیل شرکتهای نوپا
۳) مطالعات در خصوص ارتباط کار آفرین با جامعه
۴) مطالعات درخصوص آموزش، روش شناسی تحقیق و نقش دولت در کار آفرینی.
در گذشته افسانه ای شایع بود که کار آفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و این ویژگیها همراه با آنان متولد می شود که این ویژگیها شامل، ابتکار، ریسک پذیری… میباشد. بنابرین فرض اساسی افسانه این بود که کار آفرینان از طریق آموزش، پرورش نمی یابند. اما امروزه کارآفرینی به عنوان رشته ای علمی مورد شناسایی قرار گرفته که فروپاشی این افسانه قدیم را به دنبال داشته است. رشته علمی کار آفرینی همانند تمامی رشتههای دیگر، دارای مدلها، فرآیندها و قضایایی[۱۶] است که باید دانش مربوط به آن ها کسب شود .( مقیمی، ۱۳۸۰)
کارآفرینان دقیقاً به همان گونه که ما یاد می گیریم، یاد می گیرند. کار آفرینان نه تنها میتوانند از اشتباهاتشان و مربیان غیررسمی خود بیاموزند، بلکه آن ها از طریق مطالعه و تربیت رسمی، مستعد یادگیری هستند.کتابها و دوره هایی در مورد شکل دهی کسب و کار جدید با سرعت زیادی در حال افزایش هستند. علاوه بر کتابها و دوره ها، مجموعه جدیدی از برنامه های آموزشی برای پر کردن شکاف اطلاعاتی و دانشی برای کار آفرینان طراحی شده است که هم اکنون در حال پیگیری کسب و کارشان هستند.
برنامه های مبتنی بر آموزش بر مبنای این فرض عمل میکنند که اگر فقط ما وسایل مناسب و مؤثر برای مرتبط ساختن منابع بر گرفته از دانشگاهایمان، مدارس فنی و دانشکده ها را به جامعه کسب و کار جدید پیدا کنیم، آن وقت ما واقعاً قادر به تقویت ابتکارات صنعتی هستیم.
مطالعه ای که در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه بایلور[۱۷] بر روی دانشجویان رشته کار آفرینی صورت گرفت. ارزیابی دانشجویان از دروس رشته کار آفرینی این بود که باید بیشترین تأکید بر روی دروس مالی شود. دومین رشته ای که به نظر آن ها باید بیشتر مورد تأکید قرار گیرد، درس مدیریت بود. علاوه بر این ها دروس روابط انسانی و بازاریابی نیز از نظر دانشجویان دارای اهیمت ویژه ای است.
دانشگاه کالگری در سال ۱۹۷۳ مجوز تأسيس دوره کارشناسی ارشد را دریافت کرد و کار آفرینی به عنوان یکی از زمینههای اصلی مورد توجه قرا گرفت. در ژوئن سال ۱۹۸۵ میلادی این دانشگاه به ارزیابی نتایج برگزاری یکی از دوره های آموزش کار آفرینی خود که در فاصله ژوئن ۱۹۸۴ تا دسامبر ۱۹۸۴ برگزرا شده بود، پرداخت و از ۵۰ نفر از ۶۵ نفر شرکت کننده دوره پیرامون نتایج دوره نظر خواهی کرد. این دوره آموزشی( تقریبا۷۵هزاردلار) برای دانشگاه هزینه داشت. تجربه دانشگاه کالگری نشان میدهد که سرمایه گذاری کوچکی (تقریباً ۷۵۰۰۰ دلار) در آموزش کار آفرینان کسب و کارهای کوچک منجر به ارزش افزوده فراوانی (معادل ۰۰۰/۷۵۰ /۱ دلار) گردیده و علاوه بر آن تاثیر زیادی درایجاد فرصت استخدام و تسهیل ایجاد سرمایه داشته است. (جدی،۱۳۸۰)
با توجه به مطالبی که تا به حال از کار آفرینی ارائه شد بستر مناسب برای رشد و توسعه کار افرینان عبارت است از:
– آموزش خلاقیت از دبستان تا دانشگاه حتی در مقطع دکتری برای کلیه رشتههای تحصیلی اعم از فنی،پزشکی، اقتصادی و…