در واقع این هوش بیشتر مربوط به پرسیدن است تا پاسخ دادن، بدین معنا که فرد سؤالات بیشتری را در مورد خود و زندگی و جهان پیرامون خود مطرح میکند (مک مولن، ۲۰۰۳)
همچنین قابل ذکر است که سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی میباشند (غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۶)
افرادی که دارای هوش معنوی هستند دارای این صفات میباشند :
۱-قدرت مقابله با سختی دردها و شکست ها
۲-بالا بودن خود آگاهی در این افراد.
۳-حسی که این افراد را هدایت درونی میکند .
۴-درس گرفتن از تجربیات و شکست ها.
۵-از دشواری های زندگی فرصتی میسازد برای دانستن.
۶-توانایی ایستادگی در برابر جمع و هم رأی نشدن با عامۀ مردم .
۷-گفتن چرا.
۸- پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آن ها.
۹-توانمند بودن در خود داری و کنترل خود .
۱۰-برخوردار بودن از حس انعطاف پذیری بالا.
برای روشن تر شدن هوش معنوی مثالی از هوش هایی می زنیم که نشانگر هوش چند گانه است که با هوش جسمیPQ آغاز می شود این هوش ابتدایی ترین کانون توجه ما را به خود اختصاص میدهد در واقع PQآگاهی جسمی و نحوۀ استفاده ماهرانه از آن را شامل می شود قسمت بعدی هوش منطقی یا عقلانی IQاست هوشی که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها در سیستم آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد . پس ازIQ سطح دیگری است که به EQاختصاص دارد این هوش در زمینه کسب موفقیت در بازار کار نقش مهمی دارد و ما را در حین برقراری ارتباط یاری میدهد و از این بابت مهمتر بوده و تا حدی از قابلیت پیشگویی برخوردار است . آخرین لایه SQ است که هدایت و معرفت درونی ،حفظ تعادل فکری ،آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با بصیرت ،ملایمت و مهربانی را شامل می شود IQ به منزلۀ دروازه برای ورود است در صورت برخوردار نبودن از حداقل لازم IQ قادر به ورود در فضای دلخواه برای مطالعه رشته مورد علاقۀ خود نخواهیم بود اما آنچه ما را در زمرۀ بهترینها در شغل و رشته مورد علاقه مان جای میدهد میزان EQ در ماست EQ و SQ به هم مرتبطند اما در عین حال دو هوش متفاوت و جدا از هم به حساب میآیند بهره مندی از حداقل EQ میتواند شروع مناسبی را در سفرهای روحانی و معنوی فرد در پی داشته باشد چرا که کمی خود آگاهی و همدلی برای شروع این روند لازم است اما به محض آغاز تمرینات معنوی ،هوش معنوی خود میتواند در رشد EQ نقش بسیار تقویت کننده و فعال کننده داشته باشد از طرفی دیگر EQ نیز میتواند در رشد و ارتقای SQ مؤثر باشد در واقع EQ وSQتاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند و رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می شود باید دانست که کامپیوتر ها نیز از میزان IQ بالایی برخوردارند و اغلب حیوانات دارای EQ بالایی هستند اما این تنها انسان است که از هوش معنوی SQ برخوردارند هوشی تحول پذیر ،توانایی ای که به او قدرت میدهد تا خلاق باشد و قوانین و نقش ها را دستخوش تغییرات خود نماید بتواند تحولات اساسی ایجاد کند و دنیای اطرافش را به بهترین شکل متحول سازد ( رجایی و همکاران ، ۱۳۸۷ ) .
باور دینی و کاهش مرگ و میر مطالعات متعدد دانشمندان نشان میدهد باورهای دینی نقش قابل ملاحظه ای در مساعد کردن زمینه برای بهبود بیماری و کاهش مرگ و میر دارد . رویکرد های معنوی به دانش و سلامت اخیراً مورد تأیید و توجه محققان و اساتید قرار گرفته است برخی از مطالعات تحقیقاتی به تأثیر معنویت بر سلامت پرداخته و در کشورهای توسعه یافته ،دانشکده های پزشکی ،مواد آموزشی در باره مذهب،معنویت و سلامت را در محتوای درسی خودشان گنجانده اند .
متخصصان سلامت روان نیز قدرت هوش معنوی را تشخیص دادهاند که برخی آن را به این صورت تعریف میکنند ظرفیت احساس ،درک و توجه به والاترین قسمت های وجود خود ،سایرین و جهان پیرامون ، آنچه که بین هوش احساسی و معنوی تفاوت قائل می شود این است که هوش معنوی به کشف عقل و حکمت در امرمسائل احساسی و شعوری می پردازد همه ما با توانایی در تکامل هوش معنوی متولد میشویم اما گروه کمی از ما از آن استفاده میکنیم در حالی که بهره و سود آن بسیار است افسوس که نسل جوان از قرآن و فلسفه آن خبر ندارند و دستورات حقه آن را به خوبی نمی دانند و نمی خواهند اجرا کنند به این دلیل گرفتار نابسامانی های روانی و عوارض عصبی میشوند ( پور اردجانی ، ۱۳۹۰ ) .
مبانی هوش معنوی
“