برگرفته از آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَهَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً»، (ما امانت [خویش] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن آن سرباز زدند، و از آن هراسیدند، و انسان آن را پذیرفت، که او [در حق خویش] ستمکاری نادان بود.)، (احزاب، ۷۲) مولانا پارهای از این آیه را در تفسیر حدیث «إِنَّ لِرَبِّکُم فِی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتً ألافَتَعَرَّضُوا لَها» آورده است. او معتقد است که این نفحهها و وزشها اگر به زمین و آسمان برسند آب میشوند، لذا امانت اشاره شده در آیه، که ظاهراً آن را همان نفحههای حق گرفته است به زمین و آسمان عرضه شد و آن ها بیمناک شدند ولی آدمی آن را پذیرفت و این تفسیر نو و خلاقانه مولانا از آیه است.
□
بـاقـیـان فـی لَـبْسٍ مِـنْ خَلْـقٍ جَـدیـدٍ
نـایـد إِلّا کــه بــر خــاصــان پـدیــد
(۱/۲۰۴۰)
برگرفته از آیه «أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍ»، (آیا در آفرینش نخستین درمانده بودیم؟ [هرگز]، بلکه ایشان از آفرینش جدید شک و شبهه دارند.)، (ق، ۱۵). در این بیت سخن از جلوههای گوناگون خلقت است و مولانا در مصراع دوم به آیه مذکور اشاره میکند و قسمتی از عبارت آیه را نیز میآورد.
□
در نمــاز اهْـدِنَـا الصِّـراطَ الْمُسْتَقـیـمَ
بـهـر ایـن مؤمـن همـیگویـد ز بـیـم
(۱/۲۲۳۸)
برگرفته از آیه «…اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، (ما را به راه راست استوار بدار.)، (حمد، ۶). این بیت در محور عمودی و در ارتباط با ابیات پیشین، بیانگر آن است که مولوی از آیه مذکور این برداشت را میکند که وقتی بنده میگوید خدایا ما را به راه راست هدایت کن یعنی آنچه که خداوند به ما داده است در راه او مصرف کنیم، چه مادی و چه معنوی.
□
جملـه عالـم را بـخـوان قُـلْ یا عِـبـاد
بندهی خـود خوانـد احـمـد در رشـاد
(۱/۲۵۰۱)
مصرع اقتباس از عبارات قرآنی «قُلْ یا عِبادِ الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ…»، (بگو ای بندگان مؤمن من از پروردگارتان پروا کنید…)، (زمر، ۱۰) و «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ…»، (بگو ای بندگانم که زیاده بر خویشتن ستم روا داشتهاید، از رحمت الهی نومید مباشید…)، (زمر، ۵۳). تفسیر مولانا از آیه اینگونه است که پیامبر در ارشاد و هدایت مردم، آن ها را عباد (بندگان) خطاب میکرد البته مفسران قرآن در اینجا خطاب را از جانب حق و پیامبر را واسطهی ابلاغ این خطاب میدانند.
□
آب حــق را داشـتـنـد از حــق دریــغ
ناقَـهَ اللَّه آب خـورد از جــوی و مـیـغ
شـد کـمـیـنـی در هـلاک طـالــحــان
نـاقـهی صـالـح چـو جسـم صـالـحـان
نـاقَـهَ اللَّهِ وَ سُـقْــیــاهــا چتـه کــرد
تـا بــر آن امّـت ز حـکـم مـرگ و درد
(۱/۲۵۱۶-۲۵۱۸)
برگرفته از آیات «کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها. إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها. فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَهَ اللَّهِ وَ سُقْیاها»، (قوم ثمود با طغیانش انکار پیشه کرد. آنگاه که شقاوت پیشهترینشان [به سوء قصد] برخاست. حال آنکه پیامبر خدا به آنان گفته بود این شتر خداوند است، او و بهرهی آبش را رعایت کنید.)، (شمس، ۱۱-۱۳). مولانا در این ابیات و به خصوص در مصرع دوم بیت پایانی صراحتاً داستان حضرت صالح و داستانش با قوم ثمود را بیان میکند و از آیات ذکر شده برای بیان مطلب استفاده میکند.
□
در مـیــانـشـان بَـرْزَخٌ لا یَــبْــغِـیان
اهل نــار و خــلد را بـیــن همدکـان
(۱/۲۵۷۴)
برگرفته از آیه «مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقیان. بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ»، (دو دریا را روان کردد که با هم برخورد کنند. در میان آن ها برزخی است که به همدیگر تجاوز نکنند.)، (الرحمن،۱۹-۲۰). مولانا دو دریا را به دریاهای زمینی محدود نمیکند، بلکه آیه را تفسیر میکند و وجود آدمی و از آن فراتر، جهان انسانی را نیز به دو دریای شور و شیرین (کفر و ایمان) و دو دنیای وجود آدمی (جسم و روح) تأویل میکند.
□
که مـده غیـر مــرا ایـن مـلـک دست
رَبِّ هَـبْ لـی از سـلـیمـان آمـدسـت
ایـن حـسـد را مـانــد امــا آن نـبود
تو مکن بـا غیـر مـن این لطف وجـود
سـرّ مِـنْ بَـعْــدی ز بُـخـل او مــدان
نکتـهی لا یَنْبَـغـی مـیخــوان به جان
سایت مقالات فارسی – بینامتنیت قرآن و دفتر اول، دوم و سوم مثنوی از دیدگاه ژرار ژنت…