الف) آماس مزمن: مشاهده سلولیت، لنفوسیت و ماکروفاژ
ب) آماس حاد : مشاهده پلی مورفونوکلئار
در صورت مشاهده هر دو نوع آماس به طور همزمان، اساس تعیین نوع آماس، برطبق برتری گروه سلولی میباشد.
۳ - نواحی نکروزه
الف) فاقد نکروز: هیچ علامتی از نکروز وجود ندارد
ب) خفیف: وجود کمتر از ۲۰% ناحیه نکروتیک در پالپ
ج) متوسط: وجود بیش از ۲۰% و کمتر از ۴۰% ناحیه نکروتیک در پالپ
د) شدید: وجود بیش از ۴۰% ناحیه نکروتیک در پالپ
۴ - کلاژن
در یکHPFنسبت الیاف کلاژن بافت پالپی دندانهای مورد مطالعه با الیاف کلاژن بافت پالپ دندانهای سالم مقایسه شده و به صورت افزایش و یا کاهش ثبت گردید.
۵ - ادم
در نمای میکروسکوپی به صورت کاهش قطر لومن عروق و افزایش فاصله بین سلولها و شل شدن ماتریکس در بافت اطراف عروق قابل مشاهده است که به صورت وجود یا عدم وجود ثبت گردید.
۶- اسکار
در نمای میکروسکوپی به صورت:
تشکیل عروق خونی جدید
مهاجرت و تکثیر فیبروبلاستها و رسوب بافت همبند گرانولار و
بلوغ و سازماندهی بافت فیبروز قابل شناسایی است.
به صورت وجود یا عدم وجود ثبت گردید.
۷- بافت جوانهای
در نمای میکروسکوپی این بافت نمای اختصاصی نداشته و به صورت بافتی با عروق خونی فراوان و انفیلترای آماسی مزمن (لنفوسیت و پلاسماسل) قابل مشاهده است. این بافت فاقد اپیتلیوم بوده و با غشاء فیبرینولوکوسیتر پوشیده میشود. وجود بافت جوانهای نیز به صورت وجود یا عدم وجود ثبت گردید.
۸- بررسی تغییرات عروقی، قطر و تعداد عروق پالپی
اتساع عروق براساس افزایش قطر آنها بطور نسبی ارزیابی شده و به صورت خفیف، متوسط یا شدید تعیین گردید.
.
بررسی رادیولوژیک
رادیوگرافی های ابتدای انجام مطالعه و بازه های زمانی ۳۰ و ۶۰ روزه برای هر دندان به صورت blind و جداگانه توسط دو نفر از نظر وجود یا عدم وجود نشانه های نکروز پالپ شامل تحلیل التهابی داخلی Internal Root Resorption) یا (IRR و خارجیExternal Root Resorption) یا (ERR و کلسیفیکاسیون داخل پالپ Pulp Canal Obliteration) یا (PCO و نیز حضور یا عدم حضور نشانه های بهبودی و ری واسکولاریزاسیون پالپ شامل ادامه روند تشکیل ریشه، بسته شدن اپکس و ضخیم شدن دیواره های عاجی مورد بررسی قرار گرفتند.
ارزیابی آماری
اطلاعات با بهره گرفتن از آزمون های فیشر دقیق، کروسکال والیس، تی مستقل و کای دو دقیق آنالیز گردید.
فصل سوم
یافته ها
یافته ها
بیان یافته های این مطالعه در ادامه تحت عناوین زیر صورت گرفته است:
۱)نتایج حاصل از ری پلنت فوری در دندان های Avulsed شده
۲) نتایج حاصل از ری پلنت دندان ها پس از نگهداری در آب به مدت ۳۰ دقیقه
۳) نتایج حاصل از ری پلنت دندان ها پس از نگهداری در بزاق به مدت ۳۰ دقیقه
۴) نتایج حاصل از ری پلنت دندان ها پس از نگهداری در محیط خشک به مدت ۴۵ دقیقه:
۳-۱- نتایج حاصل از ری پلنت فوری در دندان های Avulsed شده
مطالعه ی حاضرمتشکل از ۴ گروه تحت مطالعه بود. گروه اول دندان های ری پلنت شده بلافاصله پس از Avulsion بودند که دو زیر گروه ری پلنت بدون کاربرد لیزر و ری پلنت به دنبال کاربرد لیزر را شامل میشدند. نتایج حاصل از نمونه های ری پلنت شده فوری با و بدون کاربرد لیزر در زیر آمده است:
مطابق نمودار ۳-۱، میانگین تعداد عروق در گروه کنترل (بدون کاربرد لیزر)و تحت تابش لیزر به ترتیب ۲±۵ و ۹۴/۲±۴ بود. نتیجه آزمون تی مستقل نشان میدهد میانگین تعداد عروق در دو گروه تفاوت معنی داری ندارد(۵۳۷/۰=p).
نمودار ۳-۱: توزیع میانگین تعداد عروق در گروه های ری پلنت بلافاصله
جدول۳-۱: توزیع نوع آماس در گروه های ری پلنت بلافاصله
67
فصل چهارم:
تجزیه تحلیلججدادهجهای تحقیق
68
٤-١- مقدمه
طبقهبندی و تجزیه و تحلیل درست داده ها و استفاده صحیح از تکنیکهای آماری به تبع استفاده از روش های مناسب پژوهش در نهایت منجر به دستیابی به نتایج قابل اتکا خواهد شد. پس از گردآوری دادهها، مرحله جدیدی از فرایند پژوهش که به مرحله تجزیه و تحلیل داده ها معروف است، آغاز میشود. محقق پسازاینکهمسئله پژوهش خود را تعیین کرده و حول آن دانش نظری خود را ارتقا و مبانی نظری مربوط را جمعآوری نمود، روش مناسب را برای به سرانجام رساندن پژوهش خود انتخاب مینماید. پس از آنکه محقق داده ها را گردآوری، استخراج و طبقهبندی نمود و جدول توزیع فراوانی و نسبتهای توزیع را تهیه کرد، باید مرحله جدیدی از فرایند تحقیق که به تجزیه و تحلیل داده ها معروف است، آغاز شود. در واقع تجزیه و تحلیل داده ها فرایند چند مرحلهای است که طی آن داده ها از طریق ابزارهای جمع آوری که در اینجا پرسشنامه بود از جامعه آماری به دست خواهد آمد و داده های به دست آمده بعد از نمرهگذاری و کدبندی، دستهبندی شده و در نهایت پردازش گردیدند تا زمینه برقراری انواع تحلیلها و ارتباط بین داده ها فراهم آید. در این فصل تجزیه و تحلیل داده ها در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی ارائه میشود. در آمار توصیفی با بهره گرفتن از فنون آمار توصیفی همچون شاخصها و درصدهای فراوانی، جداول و نمودارها به تجزیه و تحلیل جمعیت شناختی نمونه آماری پرداخته و در قسمت آمار استنباطی با بهره گرفتن از آزمونهای آماری به بررسی فرضیه های پژوهش میپردازیم.
٤-2- آمار توصیفی
آمار توصیفی برای تبیین وضعیت پدیده یا مسئله یا موضوع مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفته و طی آن ویژگیهای موضوع مورد مطالعه به زبان آمار تصویرسازی و توصیف میشود (حافظ نیا، ١٣٨٤). در این نوع تجزیه و تحلیل، پژوهشگر داده های جمعآوری شده را با بهره گرفتن از شاخصهای آمار توصیفی خلاصه و طبقهبندی میکند. بهعبارتدیگر در تجزیه و تحلیل توصیفی، پژوهشگر ابتدا داده های جمع آوریشده را با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی خلاصه میکند و سپس به کمک نمودار آن ها را نمایش میدهد و سرانجام با بهره گرفتن از سایر شاخصهای آمار توصیفی آن ها را خلاصه میکند. معروفترین و پرمصرفترین شاخصهای آمار توصیفی عبارتاند از؛ اندازه های مرکزی و پراکندگی میباشند (خاکی، ١٣۷٨).
لذا بهمنظور شناخت بهتر ماهیت جامعهای که در پژوهش موردمطالعه قرارگرفته است و آشنایی بیشتر با متغیرهای پژوهش، قبل از تجزیه و تحلیل داده های آماری، لازم است که این داده ها توصیف شوند. با توجه به نتایج بخش اول پرسشنامه (ویژگیهای جمعیت شناختی)، ابتدا اطلاعات مربوط به شرکتها و سپس اطلاعات مرتبط با پاسخدهندگاننمونۀ آماری مورد بررسی در این بخش تبیین میگردند.
69
٤-۲-١- جنسیت پاسخدهندگان
همانطوری که در جدول (٤-١) و شکل (٤-١) ملاحظه میگردد، جدول فراوانی و نمودار درصد افراد بر حسب جنسیت پاسخدهندگان مشخصشده است.
جدول ٤-١- توزیع فراوانی پاسخدهندگان بر حسب جنسیت | |||
جنسیت | فراوانی | درصد فراوانی | فراوانی تجمعی |
مرد | 131 | 6/33 | 6/33 |
زن | 259 | 4/66 | ١٠٠ |
♦- استراتژی دفاعی
سازمانهایی دارای این استراتژی هستند که با یک خط محصول و قلمرو بازار نسبتا ًمحدود فعالیت میکنند. مدیران عالی در این سازمانها در قلمرو محدود شده سازمانشان خبره هستند اما از جستجو برای فرصتهای جدید بازار اجتناب میکنند. علت این تمرکز نسبتاً محدود این است که آنها بر بهبود کارایی عملیات تمرکز کرده و توجهی به تطبیق و تعدیل عمدهای در تکنولوژی، ساختار یا روشهای انجام عملیاتشان ندارد. این سازمانها خودشان را از طریق حفظ شرایطشان، نسبت به بازارشان ایزوله میکنند و احتمالاً این سازمانها استراتژیهای غیر قابل نفوذ را در رابطهای مرزی ([۴۷]) خود مورد استفاده قرار میدهند (Hodge & Anthony, 1988).
♦- استراتژی تهاجمی
این سازمانها همیشه در جستجوی فرصتهای جدید بازار هستند. آنها محصولات و خدمات جدید را در پاسخ به روندهای محیطی آزمایش میکنند. آنها گرایش به ایجاد شرایط نامعلوم و تغییر در بازار دارند، بازاری که رقبایشان نیز باید به آن پاسخ دهند و احتیاجات و خواستههای آن را تأمین کنند.
♦- استراتژی تحلیلگرا
این شرکتها یک محصول در یک بازار با ثبات ([۴۸])و یک محصول در بازار در حال تغییر ([۴۹])دارند. در بازار با ثبات، آنها نسبتاً به طور روتین و کارا از طریق به کار بردن ساختارها و فرآیندهای فرموله شده عمل میکنند. تحلیلگران از نزدیک رقبایشان را نظاره میکنند و به بهترین وجهی که میتوانند با شرایط انطباق پیدا میکنند تحلیلگران اگر حتی شروع به یک برنامه یا روش جدید نمایند به طور موفقیتآمیزی خود را با عملیات دیگران انطباق داده و گاه کپیبرداری میکنند.
♦- استراتژی واکنشگرا
این سازمانها مدیرانی عالی دارند که دائماً تغییرات نامعلومی در محیط بیرونی سازمانشان را درک میکنند اما نمیتوانند منابع سازمانی را به طور مؤثری برای پاسخ و واکنش به آن تغییرات و نامعلومیها بسیج کنند. این سازمانها کمبودی در رابطه ثبات استراتژی ـ ساختار دارند و بعید است تا تعدیلات عمدهای را ایجاد کنند مگر آنکه فشارهای محیطی بروز کند.
هریک از این استراتژیهای بنیادی «مایلز و اسنو» فرآیندهای تصمیمگیری را برای تعیین تکنولوژی، ساختار و فرآیندهای سازمانی پیشنهاد میکنند. هر استراتژی با توجه به موقعیت اساسی سازمان در ارتباط با محیط، نوع این عوامل داخلی (تکنولوژی ـ ساختار ـ فرایند) را میشناساند. اگر چه «میلز و اسنو» مدعی شدند که این استراتژیها صرف نظر از نوع صنعت عمل میکنند اما شواهد گویای این است که اینطور نیست بلکه اختلافهایی وجود دارد که بستگی به محیط صنعتی بررسی شده دارد، به نحوی که استراتژی باید تابع محیط خاص سازمان و نوع عملکردی که سازمان در جستجوی آن است باشد (Hodge & Anthony, 1988).
2-1-6-2- انواع استراتژیها از نظر « فرد. آر. دیوید »
«فرد آر دیوید» ۱۳ نوع استراتژی اصلی را مطرح کرده است (دیوید، ۱۳۸۲). آنها بدین قرارند: استراتژیهای یکپارچه (یکپارچگی عمودی به بالا، یکپارچگی عمودی به پایین، یکپارچگی افقی)، استراتژیهای متمرکز (رسوخ در بازار، توسعه بازار، توسعه محصول)، استراتژیهای تنوع (تنوع همگون، تنوع ناهمگون، تنوع افقی)، استراتژیهای دفاعی (مشارکت، کاهش، واگذاری و انحلال). هر یک از این استراتژیها دارای انواع مختلف هستند برای مثال رسوخ در بازار شامل افزودن به عده فروشندگان، افزایش هزینههای تبلیغاتی و استفاده از اقدامات مشابه جهت افزایش سهم بازار در یک حوزه مشخص جغرافیایی میشود.
♦- استراتژیهای یکپارچگی (سه استراتژی)
در اینگونه استراتژیها، هدف متحد، ادغام کردن و در دست گرفتن بسیاری از فعالیتهایی است که ممکن است بوسیله افراد و سازمانهای مختلف در حال انجام باشد. استراتژیهای یکپارچگی، به سه نوع کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
یکپارچگی عمودی به بالا ([۵۰])- مقصود این است که شرکت با خریدن شرکتهای پخش یا خردهفروشیها میکوشد بر میزان کنترل خود بر بازار بیفزاید. این استراتژی از طریق انجام قراردادهایی اتخاذ میگردد که توسط آن، کانال توزیع محصول و خدمات تحت کنترل بیشتری قرار میگیرد. در حقیقت در این استراتژی، سازمان (شرکت)، بر فعالیتهای بعد از تولید کالا و یا ارائه خدمت خود تا رسیدن آنها به دست مشتریان کنترل بیشتری پیدا میکند.
یکپارچگی عمودی به پائین ([۵۱])- سازمانها (شرکتها)ی تولیدی و تجاری، مواد اولیه و خام مورد نیاز خود را عرضهکنندگان مواد اولیه خریداری مینمایند. یکپارچگی عمودی به پائین (ادغام عمودی به پائین) یکی از استراتژیهایی است که از طریق آن شرکت میکوشد با اجرای آن بر میزان مالکیت خود بیفزاید و شرکت عرضهکننده مواد اولیه را تحت کنترل خود درآورد. بویژه زمانی این استراتژیها مناسب هستند که شرکت به عرضهکنندگان مواد اولیه خود اعتماد کافی نداشته باشد، آنها قیمتها را بسیار بالا منظور کنند یا این که نتوانند نیازهای شرکت را تامین نمایند.
قابل ذکر اینکه، صنایعی که به منابع عرضه مواد خام جهانی و به وفور دسترسی دارند از روشی برعکس، یعنی ادغام زدائی، استفاده کنند. این روش به نام تأمین از خارج ([۵۲]) نامگذاری شده است. در این روش، شرکتها از عرضهکنندگان خارجی، مواد مورد نیاز را خریداری میکنند، از همه جا کسب اطلاع مینمایند و عرضهکنندگان و فروشندگان مختلف را به جان یکدیگر میاندازند تا بتوانند مواد مورد نیاز را به بهترین قیمت خریداری کنند.
یکپارچگی افقی ([۵۳])- مقصود از آن، اجرای یکی از استراتژیهایی است که شرکت میکوشد شرکتهای رقیب را به مالکیت خود درآورد و بر میزان کنترل خود بر آنها بیفزاید. در زمان کنونی در مدیریت استراتژیک یکی از شناخته شده ترین راهها این است که شرکتها با یکپارچگی افقی میکوشند از استراتژی رشد استفاده کنند. ادغام شرکتها در یکدیگر، خریدن شرکت رقیب و بلعیدن شرکتهای دیگر از جمله استراتژیهایی است که شرکتهای رقیب به اجرا درمیآورند و میکوشند بدین وسیله به میزان زیادی از پدیدهای به نام «صرفهجویی به مقیاس» استفاده کنند.
♦- استراتژیهای متمرکز (سه استراتژی)
این استراتژیها به تلاشهای متمرکز و فشردهای نیاز دارند تا شرکت بتواند بدان وسیله محصولات خود را از نظر رقابتی بهبود بخشد. استراتژیهای متمرکز، به سه نوع کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
رسوخ در بازار ([۵۴]) - شرکتها در اجرای استراتژی مبتنی بر رسوخ در بازار میکوشند از طریق تلاشهای بازاریابی، سهم بازار محصولات و خدمات کنونی خود را افزایش دهند. اغلب این استراتژیها بصورتی گسترده و به تنهایی به اجرا درمیآیند و گاهی پا به پای سایر استراتژیها اجرا میشوند. رسوخ در بازار، شامل افزایش عمده فروشان، افزایش هزینههای تبلیغات، ترویج گسترده برای افزایش فروش و تقویت روابط عمومی و تبلیغات میباشد.
توسعه بازار ([۵۵]) - مقصود از توسعه بازار، عرضه خدمات یا محصولات جدید به مناطق جغرافیایی جدید است. در بسیاری از صنایع، مانند هواپیمایی، شاید معقول نباشد که تنها در درون مرزها به رقابت پرداخت.
توسعه محصول ([۵۶]) - مقصود از توسعه محصول، اجرای استراتژیهایی است که در اثر آنها شرکت میکوشد از طریق بهبود بخشیدن یا اصلاح محصولات و خدمات کنونی بر میزان فروش بیفزاید. معمولاً اصلاح محصول مستلزم هزینههای بسیار زیاد تحقیق و توسعه میشود.
♦- استراتژیهای تنوع (سه استراتژی)
بطور کلی استراتژیهای مبتنی بر تنوع بخشیدن به فعالیتها روز به روز شهرت خود را از دست میدهند زیرا مدیران در مییابند که نمیتوان به راحتی فعالیتها و واحدهای گوناگون تجاری را اداره کرد. در ۲ دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ روند متنوع ساختن فعالیتها بر این اساس قرار گرفته بود که نباید خود را در یک صنعت محدود کرد (یا خود را به صنعت وابسته نمود)، ولی در دهه ۱۹۸۰ شاهد روندی معکوس در استفاده از این استراتژیها بودهایم. استراتژیهای تنوع، به سه نوع کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
تنوع همگون ([۵۷]) - مقصود از تنوع همگون این است که شرکت میکوشد محصولات و خدماتی جدید ولی مرتبط با محصولات و خدمات فعلی خود تولید و عرضه نماید. این استراتژی از طریق خرید یک شرکت که نوعی ادغام به حساب میآید نیز میتواند محقق گردد (روستا و دیگران، ۱۳۷۵، ۶۰).
تنوع افقی ([۵۸])- مقصود از تنوع افقی این است که شرکت محصولات و خدمات جدید ولی بیربط به محصولات و خدمات فعلی خود را به مشتریان کنونی خود عرضه میکند. در مقایسه با تنوع ناهمگون، خطر چنین استراتژی کمتر است، زیرا شرکتی که دست به چنین کاری میزند با مشتریان کنونی و موجود آشناست.
تنوع ناهمگون ([۵۹])- مقصود این است که شرکت، محصولات و خدمات جدید ولی بیربط به محصولات و خدمات اصلی خود را به بازار و نه فقط مشتریان فعلی خود عرضه کند. در واقع ورود به فعالیتهای جدیدی که ارتباطی به تکنولوژی موجود، مشتریان فعلی و بازارهای فعلی شرکت ندارد که به آن «تنوع پوششی» هم میگویند (روستا و دیگران، ۱۳۷۵، ۶۰).
♦- استراتژیهای تدافعی (چهار استراتژی)
در اینگونه استراتژیها، سازمانها (شرکتها) سعی میکنند تا هر چه بیشتر آنچه را که دارند حفظ کنند. در اینجا هدف اصلی حفظ وضع موجود و جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر است. استراتژیهای تدافعی، به چهار نوع کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
مشارکت ([۶۰]) - یکی از استراتژیهای معروف این است که شرکتها اقدام به تشکیل مشارکت مینمایند و در اجرای این استراتژی دو یا چند شرکت، یک شرکت تضامنی موقت یا کنسرسیوم تشکیل میدهند و از فرصت پیش آمده بهرهبرداری مینمایند. میتوان این استراتژی را «تدافعی تعاونی» نامید زیرا یک شرکت به تنهایی اجرای طرحی را بر عهده نمیگیرد. اغلب دو یا چند شرکت مسئولیت شرکتی را بر عهده میگیرند که بصورت یک شرکت تازه تاسیس اقدام به فعالیت میکند و سرمایه آن را به صورت مشترک تامین میکنند.
کاهش ([۶۱]) - زمانی یک سازمان از استراتژی کاهش استفاده میکند که میخواهد با سازماندهی جدید در دارائیها و هزینهها، سیر نزولی فروش و سود را معکوس نماید. گاهی این پدیده را تغییر جهت یا متحول نمودن استراتژی سازمان مینامند. هدف از کاهش این است که سازمان در زمینه کاری تخصصی خویش وضع خود را مستحکم نماید. استراتژیستها در اجرای این استراتژی با محدودیتهایی روبرو هستند و تحت فشار سهامداران، کارکنان و رسانههای گروهی قرار میگیرند. امکان دارد شرکت به هنگام کاهش، مجبور شود برای تهیه پول نقد مورد نیاز، بخشهایی از زمین یا ساختمانهای خود را به فروش برساند، برخی از خطوط تولید را حذف نماید، فعالیتهای حاشیهای را تعطیل کند. از فنآوریهای پیشرفته یا دستگاههای خودکار استفاده کند، تعداد نیروها را کاهش دهد و سرانجام سیستمهای کنترل هزینه را بکار گیرد (روستا و دیگران، ۱۳۷۵، ۱۲۰).
واگذاری و فروش- در این استراتژی، یک واحد مستقل و یا بخشی از سازمان به دیگران فروخته خواهد شد. این فروش ممکن است برای تأمین مالی یک سرمایهگذاری خاص و یا خرید شرکتهای دیگر باشد. و یا اینکه بعنوان بخشی از استراتژی تجدید ساختار باشد که از طریق آن شرکت میکوشد تا واحدهای غیرسودآور، غیر فعال و غیر کارا را به فروش برساند تا بتوانند بر نقاط ضعف خود فائق آیند.
انحلال- فروش تمام دارائیها به ارزش واقعی را انحلال([۶۲] )مینامند. انحلال اگر چه در حقیقت نوعی شکست در کار بحساب میآید و از نظر عاطفی اجرای آن بسیار مشکل میباشد اما برخی اوقات شاید بهتر باشد اجرا شود تا شاهد هزینهها و زیانهای بیشتر و سنگینتری نباشیم.
۲-۱-۶-۳- استراتژیهای سازمانهای بخش دولتی از دیدگاه روبین([۶۳] )
روبین در سال ۱۹۸۸ یک نوعشناسی درباره سازمانهای بخش دولتی، بر مبانی کوتاه مدت یا بلند مدت، و اینکه آیا زمینه تغییر متضمن واکنش در قبال وضع از هم گسیخته موجود، یا در صدد ساختن آینده ای کاملاً متفاوت با گذشته است تدوین نمود.
♦- استراتژیهای نوع قهرمانیها
الگوهای اقداماتی هستند که در نظر دارند مجموعه ارزشهای محوری، اهداف یا مؤسساتی را که از بین رفته اند یا به دلیل تغییرات محیطی یا ضعف صلاحیتهای سازمانی یا مدیریتی در معرض اضمحلال قرار دارند مجدداً در بلند مدت برقرار سازند. این نوع استراتژیها به سه دسته نیروبخش، اصلاحی و محافظه کارانه تقسیم میشوند. استراتژیهای نیروبخش در نظر دارند از طریق خط مشیهای جدید و جهت دهی مجدد برنامه سازمانی، به خصوصیات از بین رفته نیرو بخشند. استراتژیهای اصلاحی بیانگر تلاشهای ناظر بر تغییر خط مشیها و رویه های دولتی به نحوی که بیانگر درک یک دوره قبلی باشند و استراتژیهای محافظه کارانه برای حفظ ارزشها، نهادها یا اهدافی که به نظر می رسد در تغییرات وسیع محیطی مورد تهدید قرار گرفته باشند پیش بینی شده است.
♦- استراتژیهای جستاری
الگوی آنها ناظر بر احیای درک یا حفظ گذشته پر ارج نیست و در پی ایجاد آیندهای جدید و متفاوت است و بر سه نوع دستور کار جدید، چشم انداز باشکوه و اقدام جانشین میباشند.
دستور کار جدید شامل اهداف یا مقاصد بلند مدت که اغلب با کارگزارانی گزیده شده یا گماشته شده مربوط میباشند. چشم انداز باشکوه برای یک شهر، منطقه یا ایالت استفاده میشود و اقدامهای جانشین به عنوان واکنش مستقیم ولی بلند مدت در قبال یک تضاد یا بحران پیشبینی شده تنظیم شدهاند.
♦- استراتژیهای متهورانه
دوره زمانی این نوع استراتژیها کوتاه مدت است و شامل اهداف کوتاه مدت، آزمایشهای کوتاهمدت و پیمانها یا توافقهای کوتاهمدت میباشند.
اهداف کوتاهمدت تلاشها را به سوی بهرهبرداری از فرصت کوتاهمدت یا غلبه بر مسئله یا تهدید استراتژیک جاری، معطوف میدارند. آزمایشهای کوتاه مدت برای برخورد با مسائل طراحی شدهاند و پیمانها یا توافقهای کوتاه مدت میان وزارتخانه ها یا سازمانها برای برخورد با مشکلات یا موفقیتهایی که نیازمند اقدام مشترک هستند.
♦- استراتژیهای مشروط
تلاشهای سنجیدهای برای مانور به سوی موقعیت مطلوب، در عین غلبه بر مخاطرات غیر قابل قبول یا تعدیل آنها میباشند و به صورت دفاع کردن در برابر خطرها یا خنثی کردن آنها، نفوذ یا مذاکره استراتژیک در زمینهها یا موضوعات کم سود، برای نفوذ در زمینهها یا موضوعهای پرسود و پیشرفت کردن، یا نشان دادن عکس العمل کوتاه مدت در قبال راه حل فوری که ممکن است سود بلند مدت فرد را افزایش دهد هر چند که این پیشرفت بخش کاملاً مشخص شدهای از استراتژی بلند مدت نباشد (برایسون، ۱۳۸۳).
۲-۱-۶-۴- انواع استراتژیها از نظر بری
همچنین تقویت و به کارگیری سیستم های جدید تولید، توزیع و صادرات، دستیابی به بازارهای صادراتی از راه همکاری مشترک با شرکتهای بزرگ چندملیتی وایجاد گروه های مشترک تولید و صادرات، انجام پژوهشهای علمی – کاربردی و به کارگیری یافته های این پژوهشها برای عملی کردن استراتژی های پیشنهادی به منظور حفظ بازارهای صادراتی کنونی که بنگاه های کوچک و متوسط دراختیار دارند و همچنین تقویت موقعیت این بنگاه ها در بازارهای جهانی نیزازدیگر عوامل است که میتوان برشمرد.
بنگاه های کوچک و متوسط از اهمیت و جایگاه بسیار مهمی در نظام اقتصادی، اجتماعی کشور مالزی برخوردارند. باتوجه به اهمیت این بنگاه ها و نیاز به وجود یک نهاد تخصصی مشخص که عهده دار حمایت و توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در مالزی گردد، در ماه مه سال ۱۹۹۶، موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط مالزی (SMIDEC) تاسیس گردید.
این موسسه برای گسترش بنگاه های کوچک و متوسط درتلاش است و از بنگــاههای پویا و اثربخش حمایت می کند تا این بنگاه ها بتوانند در بازار آزاد به رقابت بپردازند.
موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط کانون و محور همه فعالیتها و برنامه هایی محسوب می شود که در سطح ملی برای گسترش بنگاه های کوچک و متوسط صورت می گیرد. ماموریت اصلی این موسسه، بهبود وضعیت رقابتی و افزایش بهره وری و اثربخشی بنگاه های کوچک و متوسط تعریف شده است. این موسسه بنگاه های کوچک و متوسط را بخشی پویا و جدایی ناپذیر از جامعه صنعتی مالزی به حساب می آورد و برای ادغام این بنگاه هادرزنجیره عرضه بین المللی تلاش می کند. مهمترین فعالیتها و اقداماتی که موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط در مالزی انجام می دهد عبارتند از:
الف- هماهنگ ساختن فعالیتهایی که برای توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در مالزی صورت می گیرد،
ب- فراهم کردن حمایتهای فنی و خدمات مشاوره ای مدیریت برای بنگاه های کوچک و متوسط،
ج- هماهنگ کردن و نظارت بر کمکهای مالی که در اختیـــار بنگاه های کوچک و متوسط قرار می گیرد.
د- همکاری با ســـــــایر نهادهای داخلی و بین المللی که در زمینه توسعه بنگاه های کوچک و متوسط فعالیت می کنند.
اهداف اصلی موسسه توسعه صنایع کوچک و متوسط مالزی عبارتند از:
i- هماهنگ ساختن همه اقداماتی که برای توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در مالزی صورت می گیرد.
ii- گسترش و حمایت از ایجاد بنگاه های کوچک و متوسط پیشرفته مخصوصاً در مناطق کمتر توسعه یافته.[۶]
۲-۳-۴- بنگاه های کوچک و متوسط درایران :
در ایران نیز همانند سایر کشورها،تعاریف متفاوتی از صنایع کوچک وجود دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاه های کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از ۵۰ نفر کارگر دارد. وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع به کار می برد.
مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقه بندی کرده است. کسب و کارهای دارای ۹-۱ کارگر، ۴۹-۱۰ کارگر، ۹۹-۵۰ کارگر و بیش از ۱۰۰ کارگر. هر چند این طبقه بندی ظاهرا شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسب و کارهای کمتر از۱۰ نفر نیروی کار را بنگاه های کوچک و متوسط محسوب می کندو سایر کسب و کارها را”کارخانجات صنعتی بزرگ”قلمداد می کند. بانک مرکزی ایران نیز کسب و کارهای زیر ۱۰۰ نفر نیروی کار را به عنوان بنگاه های کوچک و متوسط تلقی می کند.
در تعریف سازمان صنایع کوچک، واحدهای تولیدی کوچک عبارتنداز صنایعی که:
الف) میزان اشتغال حداکثر ۵۰ نفر باشد.
ب) جنبه هنری نداشته باشد.
ج) مکانیزه باشد.
د) سرمایه آنها کاملاً ایرانی باشد.
علاوه بر تفاوتی که در تعاریف فوق مشاهده میشود، ویژگیهای اساسی دیگری نیز مطرح است که صنایع کوچک و متوسط را از سایر صنایع تفکیک میکند. این ویژگیها به شرح زیر میباشد:
.معمولاً مدیریت سازمانهای کوچک، توسط یک نفر انجام میگیرد که غالباً مالک همان واحد است. بنابراین در سازمانهای کوچک، مدیریت حرفهای و تخصصی، چندان اعمال نمیشود.
.بین مدیر و کارکنان تماس مستقیم و مستمر وجود دارد.
.معمولاً دسترسی کمتری به منابع سرمایهای وسیع از طریق بانکها و سازمانهای مالی دارند.
.ارتباطات تجاری و معاملاتی لازم برای تامین مواد اولیه و سایر منابع و تکنولوژی مورد نیاز، بیشتر از طریق سازمانهای محلی و بومی انجام میشود. (خاکی،غ،۱۳۷۲،مقایسه سیستمهای اطلاعاتی در صنایع کوچک و متوسط، مجموعه مقالات سمینار نقش و جایگاه واحدهای کوچک صنعتی در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور)
۲-۴-چرخه عمر تکنولوژی:
پیدایش، رشدوکاربرد تکنولوژی از یک منحنی خاص به نام s-curve پیروی مینمایدکه به ان چرخه عمرتکنولوژی می گویند. همانطور که در شکل ذیل نشان داده شده این منحنی به ۵ مرحله تفکیک می شودکه هریک مرحله ای از روند رشد و توسعه تکنولوژی را نشان می دهد. محورافقی نمایانگر زمان و و در محور عمودی هر پارامتر مشخصه ای از تکنولوژی را میتوان قرار داد.
سرعت رشد منحنی بستگی به عواملی چون ماهیت تکنولوژی، میزان سرمایه گذاری روی ان و قابلیت کاربرد در محصول را دارد.
شکل ۲-۳ چرخه عمر تکنولوژی
به طور کلی هر تکنولوژی دارای محدودیت های فیزیکی است که نقطه اوج منحنی را تعیین مینماید و از ان پس رشد تکنولوژی متوقف می شود. از این رو رفع محدودیت های حاصله سبب پیدایش تکنولوژی جدید تری میگردد. ازچرخه عمر تکنولوژی میتوان در پیش بینی تکنولوژی و طرح ریزی استراتژیک توسعه تکنولوژی بهره جست.
(fisher&pry’ ۱۹۷۱)
بسیاری از تحلیل های اقتصادی وبازار نیزدر تطبیق با این منحنی امکان پذیر میگردد و به وضوح نشان میدهد که در هر بازه زمانی وضعیت بازار، در چه حجمی نیاز به سرمایه گذاری دارد و یا در چه مرحله ای باید به توسعه بازار یا جایگزینی تکنولوژی محصول اقدام نمود. (محمودزاده،ا،۱۳۸۰،مدیریت بر اینده باتکنولوژی فردا،چاپ اول،انتشارات انستیتوایزایران)
۲-۵-ویژگی تکنولوژی در قرن حاضر:
پویایی محیط و سرعت در رشد و تحولات بازار و تکنولوژی در قالب عدم قطعیت در بازار و عدم قطعیت در تکنولوژی به عنوان دو ویژگی برای تکنولوژی مطرح می گردد که خود شاخص تمایز میان تکنولوژی برتر و تکنولوژی ساده تلقی میگردد. عدم قطعیت بازار ناشناخته بودن ان دسته از انتظارات و نیازهای مشتریان است که با تکنولوژی جدید قابل تامین است، درصورتی که عدم قطعیت تکنولوژی در واقع عدم اطمینان به موفقیت و قابلیت تکنولوژی در پاسخ گویی به نیازهای مشتری است. به طور کلی در مواردی که تکنولوژی جدید باشد یا باتغییرات سریع همراه باشد با عدم قطعیت بالاتری مواجه خواهیم بود.
نمونه هایی از عدم قطعیت تکنولوژی عبارتند از:
«یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقْتُلُواْ الصَّیْدَ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ وَ مَن قَتَلَهُ مِنکُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یحَْکُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ هَدْیَا بالِغَ الْکَعْبَهِ أَوْ کَفَّارَهٌ طَعَامُ مَسَاکِینَ أَوْ عَدْلُ ذَلِکَ صِیَامًا لِّیَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عَادَ فَیَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انتِقَامٍ »( مائده: ۹۵)
«اى مؤمنان،در حال احرام، صید را نکشید و هر کس آن را عمداً کشت مثل آن صید را از جنس چهارپایان، که به مثلیّتِ آن، دو مؤمن عادل حکم کنند، به عنوان هَدْى به کعبه رساند یا چند مسکین را طعام دهد یا معادل آن روزه بدارد، تا بچشد عقوبت مخالفتش را. و خدا از گذشته درگذشت، ولى هر که دیگر بار (به مخالفت) باز گردد خدا از وى انتقام مىکشد، و خدا مقتدر و انتقام کشنده است. » (الهی قمشهای)
«ذلِکَ» مضافٌ الیه و محلّاً مجرور است. در این آیه «ذلِکَ»، به قصد تعیین و تمییز، به طعامی که به عنوان کفّاره صید در حرم پرداخت میشود اشاره دارد.
«وَ قالُوا ما فِی بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَهٌ لِذُکُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى أَزْواجِنا …» (انعام: ۱۳۹)
«و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است…» (الهی قمشهای)
با «هذه» به چهارپایانی اشاره شده است که در آیات قبل ذکر شده و با ویژگیهایی به قصد تشخیص و تعیین از میان سایرین متمایز گشتهاند.
« وَ قَطَّعْنَاهُمْ فىِ الْأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنهُْمْ دُونَ ذَلِکَ وَ بَلَوْنَاهُم بِالحَْسَنَاتِ وَ السَّیَِّاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (انفال: ۱۶۸ ) «و بنىاسرائیل را در روى زمین به شعبى متفرق ساختیم، بعضى از آنها صالح و درستکارند و برخى فروتر از آنان (در درجه و منزلت)، و آنها را به خوشىها و ناخوشىها بیازمودیم، باشد که (به حکم حق) بازگردند. » (الهی قمشهای)
«ذلکَ» به صالح بودن گروهی از بنیاسرائیل قبل از بعثت حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) با صفاتی نیک اشاره دارد، و «دونَ ذلِکَ» یعنی درجهای پایینتر و پستتر از آن ایمان، اعتقاد و شایستگی که در ماقبل مذکور بوده، با اسم اشاره مورد تأکید واقع شده است .
«وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِیرُ الْأَوَّلِین»(انفال: ۳۱)
«و چون بر آنان آیات ما تلاوت شود گویند: شنیدیم، اگر ما هم مىخواستیم مانند آن مىگفتیم، این چیزى جز افسانه پیشینیان نیست. » (الهی قمشهای)
مشرکان با بیانی که ادّعایی بیاساس بود، با «هذا» به در دسترس بودن قرآن اشاره کرده به قصد تحقیر کلام الهی و توهین و بیاعتنایی به مقام رسالت گفتند: اگر بخواهیم مانند آن را میگوییم.
۳-۲-۳ مجرور به حرف جر
یکی از موارد پر کاربرد اسم اشاره در موضع غیر مسندٌ الیه و قرار گرفتن پس از حرف جر «کَ: مثل و مانند » یعنی به صورت «کذلِکَ » میباشد. از این ترکیب در آیات مورد تحقیق به تعداد ۳۶ بار استفاده شده است. بررسی تفاسیر مختلف نشان میدهد این اسلوب و شیوه بیانی در بسیاری از ویژگیها شباهت بسیاری با هم دارند، لذا بررسی تک تک آنها ضرورت نداشته و به ذکر چند نمونه و سپس بیان نکات مدّ نظر و قابل استفاده بحث اکتفا میگردد.
«وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى عَلى شَیْءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى شَیْءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ» (بقره: ۱۱۳)
« یهود بر این دعویند که نصارى را از حق چیزى در دست نیست، و نصارى بر این دعوى که یهود را از حق چیزى در دست نیست، در صورتى که هر دو گروه در خواندن کتاب آسمانى یکسانند. این گونه دعویها نظیر گفتار و مجادلات مردمى است که از کتاب آسمانى بىبهرهاند. و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود.» (الهی قمشهای)
با توجه به سیاق جمله، «کَذلِکَ» جار و مجروری است که متعلّق به محذوف است که آن را فعل مابعدش (قال) تفسیر مینماید. ضمناً به قصد بیان تشابه است میان گفتار یهودیان و نصارا و گفتار کسانی که صاحب کتابی نیستند. اگر این ترکیب را در موضع خبر بپذیریم که مقدّم شده است غرض، قصر و مبالغه است. اشاره به دور به قصد تحقیر مشارٌ الیه در زشتی به کار رفته است.
«یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ » (بقره: ۲۱۹)
«(اى پیغمبر) از تو از حکم شراب و قمار مىپرسند، بگو: در این دو کار، گناه بزرگى است و سودهایى براى مردم، ولى زیان گناه آن دو بیش از منفعت آنهاست. و نیز سؤال کنند تو را که چه در راه خدا انفاق کنند؟ جواب ده: آنچه زائد (بر ضرورى زندگانى) است. خداوند بدین روشنى آیات خود را براى شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید» (الهی قمشهای)
در آیه فوق نیز جار و مجرور متعلّق به محذوفی است که فعل بعدش(یُبَیِّنُ) آن را تفسیر مینماید. ضمناً به قصد نشان دادن نوع تبیین آیات و احکام الهی آن را مشابه نمونه تبیین موضوع شراب و قمار که همراه استدلال است ذکر میکند. در این مورد با اشاره به دور، تعظیم فعل خداوند در نوع تبیین احکام مد نظر است. همچنین با ایجاز کلام حکم الهی را مورد تأکید قرار داده است.
«قَالَ رَبِّ أَنىَ یَکُونُ لىِ غُلَامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِىَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتىِ عَاقِرٌ قَالَ کَذَلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ» (آل عمران: ۴۰)
« زکریّا عرض کرد: پروردگارا، چگونه مرا پسرى تواند بود در حالى که مرا سن پیرى رسیده و عیالم عجوزى نازاست؟ گفت: چنین است، خدا هر آنچه بخواهد مىکند.» (الهی قمشهای)
در این آیه موضوع بچّهدار شدن حضرت زکریا در سنین پیری و همسر نازای او مطرح شده است. ترکیب جار و مجرور در این مورد نیز متعلّق به محذوفی است که فعل مابعدش ( یَفعَلُ) آن را تفسیر می نماید. در این شاهد مثال نیز، تشابه این اراده و فعل خداوند با سایر افعالش مورد نظر میباشد که با تقدیم خبر، حصر انجام فعل خدا مورد نظر بوده و اشاره به دور به منظورِ تعظیم فعل خداوند است.
با توجّه به تحلیل نمونه های فوق و بررسی سایر موارد مشابه که اسم اشاره در موضع غیر مسندٌ الیه ذکر گردیده است. در اعراب آن نظر مفسرین و علمای نحو به طور خلاصه چنین است:
الف - اسم اشاره «ذا» مبنی بر سکون در محل جر پس از حرف جر «ک»، جار و مجرور نعت و متعلق به مصدر محذوفی است که فعل مابعدش آن را تفسیر و تأکید میکند.
ب – بعضی از مفسرین«ک» را به معنی «مثلَ» و آن را مفعول مطلق میدانند.
ج - برخی مانند سیبویه آن را حال دانستهاند.
د – در زمانی که این ترکیب قبل از اسم مرفوعی آمده است آن را خبر برای مبتدای محذوف میدانند به تأویل « الأمرُ کَذلِکَ» یا « الشّأنُ کَذلِکَ» و گاهی خبر مقدم برای اسم مرفوع پس از خود.» (درویش،۱۴۱۵:ج۱/۵۰۵)
هـ - «لام» برای بُعد و «ک» برای خطاب .
و امّا اغراض بلاغی این ترکیب که در بسیاری از موارد مشترک میباشند عبارتند از:
- تقدیم خبر به قصد قصر و مبالغه.
– تأکید بر مشابهت دو امر مهم به عنوان طرفینِ تشبیه.
- اشاره به موضوع مذکور در قبل.
– تنبیه، تخصیص و یادآوری یک امر مهم.
– اشاره به دور به غرض تعظیم امر و علوّ درجه و شأن و مرتبه در امور پسندیده.
- اشاره به دور به غرض تحقیر امر و بُعد درجه و شأن و مرتبه در امور ناپسند.
- «کاف» مقحمه و برای تأکید، تفخیم و توجیه امر است.
– به قصد تشابه امور خارق العاده به قصد تعجیب.
– در تبیین و تصریف احکام و آیات به قصد ترغیب و تشویق.
– تمایز امر به صورت محسوس به جای استفاده از ضمیر.
– به قصد ایجاز و جلوگیری از تکرار و توضیحات و توصیفات اضافی.