سیره معصومین
بررسی در سیره و روش عملی ائمه معصومین (ع)گواه بر آن است که ایشان حق مردم به اطلاعات را به رسمیت شناخته اند. این امر به شیوههای مختلف، محقق میشده است. اولاً: معصومان در ارتباط با بسیاری از امور حکومتی به گونه ایی شفاف عمل مینمودند که عموم جامعه به راحتی بتوانند از فرایند اجرایی آن آگاهی پیدا نمایند. به طور مثال در ارتباط با مقوله دادرسی، نقل شده که امیرالمؤمنین (ع)در مسجد کوفه به قضاوت میان مردم پرداختند.
در روایتی آمده که حضرت که از قضاوت«شُریح» در خانه خویش اطلاع یافته بودند وی را از این کار، نهی نمودند و فرموده بودند:«یا شریح! اجلس فی المسجد فانه اعدل بین الناس فأنه و هن بالقاضی ان یجلس فی بیته» . در باب مسألهی بیت المال نیز حضور مردم، هنگام تقسیم نقل شده است.
روایت شده در دوران حکومت حضرت علی (ع)، خراج اصفهان رسید، حضرت نیز مردم را فرا خواندند که فردا بیایند و سهم خویش را از بیتالمال بگیرند. ثانیاً، در مواردی هم که مردم در مورد مسائل مختلف از معصومین (ع)درخواست اطلاعات میکردند، ایشان به اطلاع رسانی میپرداختند.
به طور مثال در مورد امام حسن (ع)در روایتی آمده که پس از صلح ایشان با معاویه، برخی که از دلیل این تصمیم حضرت، آگاهی نداشتند از ایشان سؤال میکنند که علیرغم حقانیت خویش و گمراهی و طغیانگری معاویه، چگونه حاضر به صلح با او شده اند؟
حضرت (ع)ضمن اشاره به آن که دلیل مصالحهی ایشان با معاویه، همانند دلیل مصالحهی حضرت رسول (ص)با«بنی ضمره» و«بنی اشجع» و«اهل مکه» هنگام عدول از«حدیبیه» بوده، تصریح میفرمایند:«لو لا ما أتیت لما ترک من شیعتنا علی وجه الأرض أحدٌ إلا قُتل» مفهوم این مصلحت اندیشی آن حضرت این بوده که در صورت عدم مصالحهی با معاویه، حیات شیعه به مخاطره میافتاده است و لذا امام (ع)برای جلوگیری از چنین پیشامدی تن به آن صلح داده اند. حتی در مواردی ائمه معصومین (ع)شخصاً مردم را به کسب اطلاعات، دعوت مینمودند. نمونهی آن روایات متعددی است که از حضرت علی (ع)نقل شده که مردم را به سؤال کردن از خویش، ترغیب مینمودند.
از جمله مواردی که حضرت علی (ع)این کار را کرده اند، پس از بیعت مردم با ایشان بوده که بر منبر مسجد رفته وفرموده اند:«یا معاشر الناس سلونی قبل أن تفقدونی»
مورد بعدی بر فراز منبر مسجد کوفه بوده که فرموده اند:«أیها الناس سلونی قبل أن تفقدونی» . مصداق دیگر در میان اهل بصره بوده که همین دعوت را تکرار فرموده اند.
نقل دیگر، مربوط به پس از خاتمهی جنگ«نهروان» بوده که چند بار این را تکرار و فرموده اند:«سلونی قبل أن تفقدونی، سلونی عما شئتم، سلونی قبل أن تفقدونی» که در این راستا، مردم از موضوعات مختلف از حضرت، کسب اطلاع مینمودند. با توجه به اطلاق سخن حضرت و مخصوصاً با توجه به شرایط و موقعیت صدور چنین کلامی از ایشان، مشخص میشود که نمیتوان این دعوت به تحصیل اطلاعات را مختص به سؤال از امور عبادی دانست؛ چرا که چنین استنباطی، فاقد قرینه و خلاف ظاهر است.
- ابن براج طرابلسی، ابوالقاسم عبدالعزیز، المهذب، ج 2، تحقیق و تصحیح تحت نظر جعفر سبحانی، ص 592.
- الفاضل هندی، کشف الثام، ج 3، ص 331.
- ابن هلال ثقفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، ج 1، تصحیح میرجلال الدین حسینی أرموی، ص 52.
- همان، ص 83.
- شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 211.
- مجلسی [علامه]، محمدباقر، بحارالانوار، ج 10، تصحیح حسین حسنی بیرجندی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ص 117.
- همان، ص 121.
- همان، ج 39، ص 348.
- همان، ص 366.