۲-۲-۴-۲٫ ریسک بازار[۱۲]
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه ی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است .ریسک بازار میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر توجیهات مشتریان باشد .
۲-۲-۴-۳٫ریسک تورمی [۱۳]
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارتند از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده، این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است. برای اینکه نرخ بهره معمولا در اثر افزایش تورم، افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند .
۲-۲-۴-۴٫ریسک تجاری[۱۴]
عبارت است از احتمال متحمل شدن زیان یا منتفع شدن شرکت، در نتیجه وقوع شرایط نابهنجار در فعالیت شرکت است، بنحوی که ضرر یا نفع حاصل متفاوت از میزان پیشبینی شده باشد / علت این نوع ریسک میتواند به خاطر نیروهای خارجی مانند محدودیت های تجاری، رکود جهانی یا بحران در معاملات تجاری شرکت و در نتیجه اختلاف و درگیری های کشور ها باشد. علت های داخلی ریسک تجاری میتواند در نتیجه عواملی هم چون چایین بودن کارایی، برنامه ریزی ضعیف، یا اقدامات غیر قانونی توسط کارکنان باشد.
۲-۲-۴-۵٫ریسک مالی [۱۵]
عبارت است از ریسک استفاده از بدهی برای تامین مالی دارایی های شرکت، استفاده از هزینه های ثابت مالی باعث میشود که سود هر سهم سهام داران، سود و زیان را اغراق آمیز نشان دهد که به آن اهرم مالی گفته میشود. به خاطر ریسک ناتوانی در بازپرداخت اصل و فرع بدهی و ورشکستگی که میتواند نتیجه استفاده از بدهی باشد تغییر پذیری در بازده شرکت، در اثر استفاده از اهرم مالی افزایش مییابد. همین امر در خصوص اهرم عملیاتی نیز صادق است. اهرم عملیاتی عبارتست از تغییر در سود عملیاتی در نتیجه تغییر در حجم فروش. در صوتری که شرایط یکسان باشد، هر چه اهرم عملیاتی بیشتر باشد میزان تغییر پذیری در بازده سهام عادی افزایش مییابد .
۲-۲-۴-۶٫ریسک صنعت [۱۶]
عبارت است از احتمال این که همه شرکت های یک صنعت خاص تحت تأثیر عامل یا عوامل خاصی قرار بگیرند به نحوی که شرکت هایی که در صنعت های دیگر قرار دارند تحت تأثیر این عامل یا عوامل قرار نگیرند .
۲-۲-۴-۷٫ریسک مدیریت[۱۷]
تصمیمات نادرست مدیران اجرایی شرکت ها و مؤسسات میتواند تبعات منفی بری یک سازمان داشته باشد .بر اساس سطوح مختلف مدیریتی سطح عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
اشتباه مدیران عملیاتی در تصمیم گیری، نسبت به اشتباهات مدیران ارشد مشکلات کمتری به بار خواهد آورد. در هر حال بر اساس منافع شخصی، تخصص و میزان اهمیت دادن مدیران به سرنوشت سازمان ،مبانی های مختلفی در تصمیم گیری های سازمانی وجود خواهد داشت. بر اساس تحقیقات کیم، لی و فرانسیس (۱۹۸۸) (klf) مدیران هنگامی که صاحبان سازمان نیز میباشند عملکرد بهتری ازخود نشان می هند و اطلاع بازار در خصوص این شرکت ها شفاف تر است. بنابرین ریسک این شرکت ها نیز کمتر است .
۲-۲-۵٫انواع ریسک :
تجزیه و تحلیل گران مدرن سرمایه گذاری، منابع ریسک را که باعث تغییر و پراکندگی در بازده میشود به دو دسته تقسیم میکنند .: آن دسته از ریسک هایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسانات نرخ بهره و آن دسته از ریسک هایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و تجاری .
یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجرای آن، تمایز میان اجزای کلی (بازار ) و اجزای خاص (اوراق خاص) است .
۱: یک جزء عمومی، که بیانگر آن قسمت از تغییر پذیری در بازده کل سهام است که مستقیما به تحولات کلی فعالیت های عمومی اقتصاد بستگی دارد.
۲: یک جزء خاص، که بیانگر آن قسمت از تغییر پذیری در بازده کل سهام است که به تحولات فعالیت های عمومی اقتصادی بستگی ندارد، بنابرین یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجزای کوچکتر، ایجاد تمایز میان اجزای عام و اجزای خاص است. این در جزء که در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری به آن ها ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک نیز گفته میشود قابل ارائه است .
ریسک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک =ریسک کل
ریسک غیر بازار + ریسک بازار =ریسک کل
ریسک قابل تنوع+ ریسک غیر قابل تنوع =ریسک کل
۲-۲-۵-۱٫ریسک غیر سیستماتیک:[۱۸]
تغییر پذیری در بازده کل اوراق بهادار که به تغییر پذیری کل بازار ارتباطی نداشته باشد. ریسک غیر سیستماتیک نام دارد. ریسک غیر سیستماتیک به مجموعه ریسک هایی اطلاق میگردد که از مدیریت داخلی شرکت ها نشأت میگیرد. مانند ریسک ساختار مالی، ریسک ساختار مدیریتی، ریسک درآمدی و ریسک اهرمی .
اگر چه تمامی اوراق بهادار تا حدودی از ریسک غیر سیستماتیک برخودار هستند با این حال این نوع ریسک بیشتر با سهام عادی مرتبط هست. هر چه تنوع اوراق بهادار بیشتر شود ریسک غیر سیستماتیک کوچک و کوچکتر میشود و ریسک کل پرتفلیو به ریسک سیستماتیک نزدیک تر میشود.(موجون[۱۹] ، ۲۰۰۸)
۲-۲-۵-۲٫ریسک سیستماتیک[۲۰]
ریسک سیستماتیک به مجموعه عواملی اطلاق میگردد که از خارج بر روند قیمتی یک سهم تأثیر میگذارد. به عبارتی دیگر تغییر پذیری در بازده کل اوراق بهادار که مستقیما با تغییرات و تحولات کلی در بازار یا اقتصاد عمومی مرتبط است ریسک سیستماتیک نام دارد .تقریبا تمامی اوراق بهادار اعم از سهام با اوراق قرضه تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردار میباشد. برای اینکه ریسک سیستماتیک در برگیرنده ریسک سیاسی، ریسک اقتصادی، ریسک صنعت و ریسک طبیعی میباشند. بعد از آنکه ریسک غیر سیستماتیک حذف شد آن چیزی که باقی می ماند ریسک غیر قابل تنوع، یا ریسک بازار(سیستماتیک ) است. این قسمت از ریسک غیر قابل اجتناب است .برای اینکه ربطی به نحوه عملکرد سرمایه گذار و ایجاد تنوع در سهام ندارد. اگر بازار سهام به سرعت با کاهش مواجه شود، بسیاری از سهام ها به صورت معکوس تحت تأثیر آن قرار گرفته و افزایش مییابند، و بالعکس. این تغییرات و تحولات بدون توجه به نحوه ی عملکرد انفرادی سرمایه گذاران رخ میدهد. برای محاسبه ریسک سیستماتیک از ضریبی تحت عنوان ضریب بتا استفاده میشود که بیانگر نوعی ارتباط سیستماتیک ریسک بازار و سهام مورد بررسی را به نمایش میگذارد و اگر چه از کل بازار نتیجه میشود اما از اراده تک تک عناصر بازار خارج خواهد بود.
۲-۲-۶٫روش های اندازه گیری ریسک