جانسون و همکاران (۲۰۰۰) که ارتباط بین رفتار اجتماعی و پذیرش همسالان و پیامدهای پذیرش و طرد همسالان را مورد آزمون قرار دادند متوجه شدند کودکانی که در سنین اولیه رفتار پرخاشگرانه بیشتری نشان میدهند گرایش به طرد شدن از طرف همسالان دارند و این اولین اثرات، تاثیر درازمدتی بر پذیرش همسالان علیرغم تغییرات بعدی در رفتار کودک دارند. رفتارهای اجتماعی که با محبوبیت در بین همسالان مرتبط است تحت تاثیر سن و جنس تفاوت دارند. کودکانی که سطوح بالاتر پذیرش همسالان در پیش دبستانی را تجربه می کنند و کسانی که دوستانی دارند که با آن ها وارد کودکستان میشوند، سازگاری بهتری با اجتماع نشان می دهند.
کودکانی که توسط همسالانشان طرد میشوند بیشتر احتمال دارد که بزهکار شوند، ترک تحصیل نمایند، یا مشکلات روانشناختی بعدی در زندگی داشته باشند (پارکر و آشر. ۱۹۸۷؛ روف، سلز و گلدن، ۱۹۷۲).
دپنهام وهلت (۱۹۹۳) دریافتند که رفتار اجتماعی کودکان در اولین سالهای پیشدبستانی پیش بینی می کند آن ها دوست دارند که چگونه به نظر برسند. با وجود این شهرت آن ها در خلال سال دوم بیشتر با میزانها جامعه سنجی آن ها در سال اول مرتبط بود تا رفتارشان در خلال سال دوم. به عبارت دیگر کودکان در اولین سال عقیده ای را درباره همسالانشان بر اساس اینکه آن ها چگونه رفتار میکنند، شکل میدهند و اولین تاثیر در آن ها باقی می ماند. شواهدی وجود دارد که اعمالی از قبیل گروههای سنی مخلوط و دسته بندی کردن که از طریق آن معلمان با دانش آموزان برای ۲ سال یا بیشتر به کلاس بالاتر میروند تحول اجتماعی را افزایش می دهد. دسته بندی، آشکارا امکان فزاینده ای برای پیوند بین معلمان و دانش آموزان و برای وادار کردن کودکان که اعتماد به خود[۴۴] را گسترش دهند، فراهم میکند (بورک[۴۵]، ۱۹۹۶).
کودکان دارای مهارتهای اجتماعی خوب که در پیش دبستانی دوستان بیشتری دارند، انتقال بهتری به کودکستان دارند. کودکان پیش دبستانی مشارکتی و اجتماع پذیر[۴۶] در کودکستان بهتر، به نظر میرسند. کودکانی که در پیش دبستانی پرخاشگرند، از لحاظ اجتماعی در کودکستان طرد می شوند (لد و پرایس[۴۷]، ۱۹۸۷). به علاوه کودکانی که در پیش دبستانی توسط همسالانشان خوب پذیرفته می شوند توسط معلمان کودکستان دارای صلاحیت اجتماعی بیشتر درجهبندی می شوند (آیرن اسمیت و پوتیت[۴۸]، ۱۹۹۰). رفتار اجتماعی کودکان و ارتباط با همسالان در دوره پیشدبستانی اثر طولانی روی تحول اجتماعی آن ها هنگامی که وارد دبستان میشوند دارد.
صلاحیت اجتماعی و تداوم ارتباطات با همسالان، مانند میزان حمایتی که کودک از معلمان، والدین و بخصوص همکلاسی هایش دریافت میکند، همگی تاثیرات مهم بر موفقیت کودک در مدرسه می گذارد. ایجاد ارتباطات نزدیک با همکلاسیها میتواند کودکستانیهایی با احساس امنیت ایجاد کند که نیاز به جستجو و سازگاری با موقعیتهای جدید دارند.
چمبرز (۱۹۹۰) دریافت که کودکانی که در پیش دبستانی پذیرفته شده بودند و آنهایی که همسالان آشنایی بیشتری هنگام ورود به کودکستان با خود داشتند. در شروع سال کمتر مضطرب بودند و در مدرسه پیوسته بهتر به نظر می رسیدند. آشنایی و حمایت از طرف دوستان قبلی میتواند محیط جدید را کمتر خطرناک و مشکل سازد. دو چیز ضروری که کودکستانیها باید در اولین روزها با خود بیاورند، دوستان قبلی که با آن ها وارد کودکستان میشوند و حمایت اجتماعی قوی که به کودک در تشکیل دوستیهای جدید کمک می کند، میباشد.
یک پژوهش طولی ۳۷ ساله که توسط اسچوینهارت[۴۹] و همکارانش (۲۰۰۵) انجام شد به این نتیجه رسیدند که افرادی که تجربه پیش دبستانی داشتند در مقایسه با کسانی که در دوران قبل از مدرسه، به مرحله پیش دبستانی نرفته بودند، برتری های قابل ملاحظه ای داشتند. این افراد (کسانی که تجربه پیش دبستانی داشتند) در سن بزرگسالی حقوق ماهیانه بیشتری داشتند، مقطع دبیرستان را تمام کرده بودند و منزل شخصی داشتند، از رفاه بیشتری برخوردار بودند و به آموزشهای ویژه کمتر نیاز داشتند.
بارنت[۵۰] (۱۹۹۵) با هدف بررسی و فراتحلیل پژوهشهای انجام شده در حوزه آموزش پیش از دبستان،۳۶مطالعه را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که افرادی که تجربه پیش دبستانی داشتند به پیشرفت تحصیلی بهتری دست یافته اند و از سازگاری اجتماعی بیشتری برخوردارند.
لین[۵۱] و همکارانش (۱۹۹۸) با بررسی چند برنامه پیش دبستانی به این نتیجه دست یافتند که چنین برنامه هایی در افزایش رشد شناختی، بهبود در تحصیل، کاهش فعالیتهای ناسازگارانه (مثل فعالیتهای مجرمانه) و افزایش خودبسندگی ها مؤثر است.
گمل[۵۲] و همکاران (۲۰۰۲) در مطالعه برنامه های پیش دبستانی (شامل هداستارت و برنامه همکاری کودکی اولیه که بعد از هد استارت الگوبرداری شد) بهبود معناداری را در ریاضی و زبان برای کودکان شرکت کننده یافتند، دانش آموزان ضعیف و ناتوان بهبود بسیار چشمگیری یافتند.
هلبرن[۵۳] و هاوز (۱۹۹۶) معتقدند که پژوهشهای گوناگون نشان داده است که برنامه های کودکی اولیه با کیفیت بالا شامل پیش دبستانی، تحول اجتماعی، شناختی و زبانی کودک را افزایش میدهد. کودکان دارای پیشدبستانی با کیفیت بیشتر احتمال داشت که از لحاظ هیجانی ایمن باشند و اعتماد به خود داشته باشند، در استفاده از زبان ماهر باشند، قادر به تنظیم تمایلات پرخاشگرانه باشند و به طور کل در مدرسه بهتر عمل کنند.
شولمن[۵۴]۱ و همکاران (۲۰۰۳) در یک مطالعه برنامه همکاری اولیه در واشنگتن یا یک برنامه پیش کودکستانی ایالتی، آشکار کردند که کودکانی که شرکت کردهاند علاقه بیشتری به مدرسه داشتند، بهتر رفتار میکردند، کمتر از مشکلات بهداشتی رنج می بردندو پیشرفت تحصیلی بهتری نسبت به کودکانی که شایسته بودند اما شرکت نداشتند.
انتوایسل[۵۵]۲ (۱۹۹۵) که در دانشگاه جان هاپکینز پژوهش خود را انجام دادند نتیجه گرفتد که پیشدبستانی در موقعیت مبتنی بر مدرسه میتواند به آسانی به انتقال کودک کلاس اول کمک کند. این ارتباط بین پیش دبستانی و کلاس اول میتواند مسیری را ایجاد نماید که اثرات درازمدت پیش دبستانی ادامه یابد.