جدول شماره ۴-۷ ضرایب مربوط به مدل رگرسیونی مورد استفاده و سطح معناداری مربوط را نیز نشان میدهد. طبق یافته های مندرج در این جدول، سطح معناداری مربوط به متغیر گروه تجاری نشان دهنده آن است که بین گروه تجاری و هزینه بدهی در سطح اطمینان ۹۵ درصد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بنابراین، فرض عدم وجود رابطه بین متغیرهای پژوهش رد میشود. همچنین، نتایج مرتبط با متغیرهای کنترلی نیز نشان میدهد که بین اندازه شرکت و هزینه بدهی در سطح اطمینان ۹۵ درصد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. افزونبر این، بین نسبت بدهی و هزینه بدهی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
۴-۳- خلاصه فصل
در این فصل به بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. در بخش اول فصل، آمار توصیفی متغیرهای مورد استفاده در پژوهش ارائه شد. در ادامه نتایج پایایی متغیرهای پژوهش و نبود مشکل همخطی ارائه شد. سپس به بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش پرداخته شد. بهطور کلی خلاصه نتایج آماری حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین انواع ساختار مالکیت (شامل مالکیت نهادی، دولتی و انفرادی) و هزینه بدهی با گروه تجاری رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
فصل بعد به نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات پژوهش اختصاص دارد.
فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادهای پژوهش
۵-۱- مقدمه
فصل قبل به بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها اختصاص داشت بدین صورت که. در بخش اول این فصل، آمار توصیفی متغیرهای مورد استفاده در پژوهش ارائه شد. در ادامه نیز نتایج پایایی متغیرهای پژوهش و نبود مشکل همخطی بحث شد. سپس به بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش در قسمت آمار استنباطی پرداخته شد. بهطور کلی خلاصه نتایج آماری حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین انواع ساختار مالکیت (شامل مالکیت نهادی، دولتی و انفرادی) و هزینه بدهی با گروه تجاری رابطه منفی و معناداری وجود دارد که در این فصل به نتیجهگیری و ارائه معانی رابطه بین آنها پرداخته میشود.
در این فصل نتایج بهدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیههای پژوهش تفسیر خواهد شد و با نتایج سایر پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد مقایسه قرار خواهد گرفت. در نهایت، محدودیتهای پژوهش بیان شده و پیشنهادهای پژوهش نیز ارائه میشود.
۵-۲- نتایج پژوهش
۵-۲-۱- نتایج حاصل از آمار استنباطی فرضیه های پژوهش
در این بخش نتایج آزمون مدلهای رگرسیونی مورد استفاده در خصوص تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش ارائه میگردد. در ابتدا نتایج حاصل از آزمون فرضیه های فرعی مرتبط با فرضیه اصلی اول ارائه میشود.
۵-۲-۲-۱- نتایج حاصل از فرضیه اصلی اول مبنی بر اینکه «بین گروه های تجاری و ساختار مالکیت ارتباط معنادار وجود دارد.»
لازم به ذکر است که بهمنظور بررسی فرضیه اصلی اول پژوهش بایستی فرضیه های فرعی پژوهش را مورد بررسی قرار داد و با توجه به نتایج فرضیه های فرعی، نتیجهگیری کلی فرضیه اصلی اول را استنباط کرد.
۵-۲-۲-۱-۱- نتایج حاصل از فرضیه فرعی اول مبنی بر اینکه «بین گروه های تجاری و مالکیت دولتی ارتباط معنادار وجود دارد.»
نتایج مرتبط با آزمون فرضیه فرعی اول پژوهش نشان میدهد که بین گروه تجاری و مالکیت دولتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بدین معنا که در شرکتهایی که مالکیت آنها دولتی است، تمایل به تشکیل گروه های تجاری کمتر است. همچنین، نتایج مرتبط با متغیرهای کنترلی نیز نشان میدهد که بین اندازه شرکت و مالکیت دولتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما رابطه بین نسبت بدهی و مالکیت دولتی از لحاظ آماری معنادار نیست. با توجه به نتایج متغیرهای کنترلی، وجود رابطه مثبت بین اندازه شرکت و مالکیت دولتی و تعریف اندازه شرکت، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که در شرکتهای با وجود مالکیت دولتی میزان فروش و مبادلات تجاری بیشتر است. همچنین، وجود رابطه منفی بین متغیر نسبت بدهی و مالکیت دولتی، میزان نسبت بدهی در شرکتهای دولتی کمتر است.
۵-۲-۲-۱-۲- نتایج حاصل از فرضیه فرعی دوم مبنی بر اینکه «بین گروه های تجاری و مالکیت نهادی ارتباط معنادار وجود دارد.»
نتایج مرتبط با آزمون فرضیه فرعی دوم پژوهش نشان میدهد که بین گروه تجاری و مالکیت نهادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بدین معنا که در شرکتهایی که مالکیت نهادی در آنها حکمفرما است، تمایل به تشکیل گروه های تجاری کمتر است. همچنین، نتایج مرتبط با متغیرهای کنترلی نیز نشان میدهد که بین اندازه شرکت و مالکیت نهادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. اما رابطه بین نسبت بدهی و مالکیت نهادی از لحاظ آماری معنادار نیست. با توجه به نتایج متغیرهای کنترلی، وجود رابطه منفی بین اندازه شرکت و مالکیت نهادی و تعریف اندازه شرکت، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که در شرکتهای با وجود مالکیت نهادی میزان فروش و مبادلات تجاری کمتر است. همچنین، وجود عدم رابطه معنادار بین متغیر نسبت بدهی و مالکیت نهادی، هیچ رابطهای بین نسبت بدهی و مالکیت نهادی وجود ندارد.
۵-۲-۲-۱-۳- نتایج حاصل از فرضیه فرعی سوم مبنی بر اینکه «بین گروه های تجاری و مالکیت انفرادی ارتباط معنادار وجود دارد.»
نتایج مرتبط با آزمون فرضیه فرعی سوم پژوهش نیز نشان میدهد که بین گروه تجاری و مالکیت انفرادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بدین معنا که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که مالکیت به صورت انفرادی است، انگیزه کمی برای تشکیل گروه های تجاری وجود دارد. همچنین، نتایج مرتبط با متغیرهای کنترلی نیز نشان میدهد که بین اندازه شرکت و مالکیت انفرادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما رابطه بین نسبت بدهی و مالکیت انفرادی از لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین، نتایج متغیرهای کنترلی که حاکی از آن است که بین اندازه شرکت و مالکیت نهادی رابطه مثبت وجود دارد، میتوان اینگونه عنوان کرد که در شرکتهای با وجود مالکیت انفرادی میزان فروش و مبادلات تجاری بیشتر است. همچنین، وجود عدم رابطه معنادار بین متغیر نسبت بدهی و مالکیت انفرادی، هیچ رابطهای بین نسبت بدهی و مالکیت نهادی وجود ندارد.
بهطور کلی نتایج حاصل از فرضیه اصلی اول حاکی از آن است که بین گروه های تجاری و ساختار مالکیت رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش با پژوهشهای سیفرت و همکاران (۲۰۰۵)، مالارکیو ومارتین (۲۰۱۱) و بیون و همکاران (۲۰۱۳) همخوانی دارد.
۵-۲-۲-۲- نتایج حاصل از فرضیه اصلی دوم مبنی بر اینکه «بین گروه های تجاری و هزینه بدهی ارتباط معنادار وجود دارد.»
نتایج مرتبط با فرضیه اصل دوم پژوهش نشان میدهد که بین گروه تجاری و هزینه بدهی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج این موضوع حاکی از آن است که شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران با افزایش گروه های تجاری و گستردهتر شدن گروه، هزینه بدهی کمتری پرداخت میکنند. این موضوع را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد. اول اینکه، شرکتهای عضو از میزان بدهی کمتری در ساختار سرمایه خود استفاده میکنند، زیرا میتوانند به صورت غیر مستقیم از منابع مالی سایر شرکتهای عضو گروه استفاده کنند، به این علت با هزینه بدهی کمتری روبهرو هستند. دوم اینکه هنگامی که گروه بهعنوان یک مجموعه در نظر گرفته میشود، گستردهتر شده و در جامعه و بازار بورس اعتبار بیشتری پیدا میکنند که این موضوع باعث میشود که هزینه بدهی شرکتهای عضو گروه و نرخ بهرهای که پرداخت میکنند، کمتر شود. بنابراین، با ایجاد بدهی نرخ ریسک اعتباری و عدم پرداخت به کمترین حد خود رسیده و در نتیجه شرکتهای عضو گروه هزینه بدهی کمتری پرداخت میکنند. نتایج مرتبط با متغیرهای کنترلی نیز نشان میدهد که بین اندازه شرکت و هزینه بدهی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. افزونبر این، بین نسبت بدهی و هزینه بدهی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش با پژوهشهای بیون و همکاران (۲۰۱۳) و بیدختی و ایرانی (۱۳۸۹) مطابقت دارد.
جدول ۵-۱- خلاصه نتایج پژوهش
فرضیه | روش آماری | نتیجه فرضیه | تفسر نتایج |
فرضیه فرعی اول | استنباطی | پذیرش فرضیه | وجود رابطه منفی معنادار بین گروه تجاری و مالکیت دولتی |
فرضیه فرعی دوم | استنباطی |